توضیحات

جهت دانلود فایل پی دی اف خلاصه کتاب، بر روی لینک زیر کلیک نمایید.

M932_Abstract

پیشگفتار

يكي از وظايف مهم مديران در سازمان‌‌ها، شناسايي استعدادهاي بالقوه كاركنان و فراهم نمودن زمينه‌هاي رشد و شكوفايي آنان است كه زمينه ارتقاي بهره‌وري را فراهم مي‌كند. امروزه نمي‌توان بدون توجه به ميزان بهره‌وري در توليد و بدون آگاهي از عوامل موثر بر افزايش آن، به سوي توسعه پایدار گام برداشت. از آنجا كه انسان در توسعه نقش كليدي دارد و تحقق توسعه به دست انسان صورت مي‌پذيرد، برطرف كردن نيازهاي روحي و رواني افراد از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. بنابراين يكي از وظايف مهم مدير، انگيزش افراد است، انسان‌هايي با نيازهاي متعدد براي نيل به هدف‌هاي سازماني. در يك طبقه‌بندي كلي انگيزه‌ها در سه گروه (فيزيكي، اجتماعي و رواني) قرار مي‌گيرد. به بخشی از نيازهاي انسان در محيط كار مانند تسهيلات رفاهي محيط كار (محل مناسب كار، هوا، نور و…) انگيزه‌هاي فيزيكي اطلاق مي‌شود. به دسته اي از نيازهاي افراد كه به رفتار ديگران به ويژه مديريت سازمان ارتباط پيدا مي‌كند و بيشتر نيازهاي اجتماعي را برطرف می‌سازد، انگیزه‌های اجتماعی می‌گویند و آن گروه از نیازهایی که رضایت روحی افراد را در پی دارد، جزء انگيزه‌هاي رواني محسوب مي‌شود (استکی و کوشکی، ۱۳۸۹: ۹۲).
خود تنظیمی یعنی توسعه‌ی دانش و مهارت‌های فردی در تمام زمینه‌ها، از طریق تلاش خود فرد و تجربه‌ی انواع موقعیت‌ها و موارد مختلف. به عبارت دیگر خود تنظیمی‌توانایی موافقت کردن با یک خواسته، توانایی شروع کردن و دست کشیدن از فعالیت‌ها بر طبق مقتضیات موقعیتی، توانایی تعدیل فعالیت، تکرار، تداوم فعالیت‌های کلامی- حرکتی در موقعیت‌های اجتماعی و آموزشی، توانایی به تعویق انداختن کار کردن روی موضوع یا هدف دلخواه تعریف شده است (خورسندی، ۱۳۹۲: ۵).
خودشناسي از طريق پردازش مهارت‌هاي شناختي، انگيزشي و عاطفي كه عهده‌دار انتقال دانش و توانائي‌ها به رفتار ماهرانه هستند، فعال مي‌شود. به‌طور خلاصه، خودكارآمدي به داشتن مهارت مربوط نمي‌شود، بلكه داشتن باور به توانايي انجام كار در موقعيت‌هاي مختلف شغلي، اشاره دارد.
باور كارآمدي عاملي مهم در نظام سازنده شايستگي انسان است. انجام وظايف توسط افراد مختلف با مهارت‌هاي مشابه در موقعيت‌هاي متفاوت به‌صورت ضعيف، متوسط و يا قوي و يا توسط يك فرد در شرايط متفاوت به تغييرات باورهاي كارآمدي آنان وابسته است. مهارت‌ها مي‌توانند به آساني تحت تأثير خودشكي يا خود ترديدي قرار گيرند، در نتيجه حتي افراد خيلي مستعد در شرايطي كه باور ضعيفي نسبت به خود داشته باشند، از توانائي‌هاي خود استفاده كمتري مي‌كنند (باندورا ، ۱۹۹۷: ۱۹۸). به همين دليل، احساس خودكارآمدي، افراد را قادر مي‌سازد تا با استفاده از مهارت‌ها در برخورد با موانع، كارهاي فوق العاده‌اي انجام دهند. بنابراين، خودكارآمدي درك شده عاملي مهم براي انجام موفقيت آميز عملكرد و مهارت‌هاي اساسي لازم براي انجام آن است.
عملكرد مؤثر هم به داشتن مهارت‌ها و هم به باور در توانايي انجام آن مهارت‌ها نيازمند است. اداره كردن موقعيت‌هاي بسیار متغیر، مبهم، غيرقابل پيش‌بيني و استرس‌زا مستلزم داشتن مهارت‌هاي چندگانه است. مهارت‌هاي قبلي براي پاسخ به تقاضاي گوناگون موقعيت‌هاي مختلف بايد غالباً به شيوه‌هاي جديد، ساماندهي شوند. بنابراين، مبادلات با محيط تا حدودي تحت تأثير قضاوت‌هاي فرد در مورد توانائي‌هاي خويش است. بدين معني كه افراد باور داشته باشند كه در شرايط خاص، مي‌توانند وظايف را انجام دهند. خودكارآمدي درك شده معيار داشتن مهارت‌هاي شخصي نيست، بلكه بدين معني است كه فرد به اين باور رسيده باشد كه مي‌تواند در شرايط مختلف با هر نوع مهارتي كه داشته باشد، وظايف را به نحو احسن انجام دهد (عبدالهی، ۱۳۹۰: ۱۹).

———————————————————————————————————————————————————————————————————————————–

Abstract

One of the important duties of managers in organizations is to identify the potential talents of employees and provide them with the conditions for their growth and prosperity, which provides the basis for improving productivity. Today, it is impossible to take steps towards sustainable development without paying attention to the level of productivity in production and without being aware of the factors affecting its increase. Since humans play a key role in development and the realization of development is done by humans, it is of special importance to solve the spiritual and psychological needs of people. Therefore, one of the important duties of a manager is to motivate people, people with multiple needs to achieve organizational goals. In a general classification, motivations are placed in three groups (physical, social and psychological). A part of human needs in the work environment, such as the welfare facilities of the work environment (suitable work place, air, light, etc.) is referred to as physical motivation. A group of people’s needs that are related to the behavior of others, especially the management of the organization, and solve most of the social needs, are called social motivations, and that group of needs that lead to people’s emotional satisfaction is considered a part of psychological motivations (Staki and Koshki, 1389: 92).
Self-regulation means the development of individual knowledge and skills in all fields, through one’s own efforts and experience of various situations and cases. In other words, self-regulation is the ability to agree to a request, the ability to start and stop activities according to the situational requirements, the ability to adjust the activity, repetition, continuation of verbal-motor activities in social and educational situations, the ability to postpone working on the subject or The desired goal is defined (Khorsandi, 2012: 5).
Self-awareness is activated by processing cognitive, motivational and emotional skills that are responsible for transferring knowledge and abilities to skillful behavior. In short, self-efficacy is not related to having skills, but it refers to having a belief in the ability to do work in different job situations.
Belief in efficiency is an important factor in the constructive system of human competence. Performing tasks by different people with similar skills in different situations in a weak, medium or strong way or by one person in different conditions depends on the changes in their efficiency beliefs. Skills can be easily influenced by narcissism or self-doubt, as a result, even highly gifted people use their abilities less when they have low self-belief (Bandura, 1997: 198). For this reason, the feeling of self-efficacy enables people to do extraordinary things by using skills in dealing with obstacles. Therefore, perceived self-efficacy is an important factor for successful performance and the basic skills required to perform it.
Effective performance requires both having skills and believing in the ability to perform those skills. Managing highly variable, ambiguous, unpredictable and stressful situations requires multiple skills. Previous skills must often be organized in new ways to respond to the different demands of different situations. Therefore, exchanges with the environment are somewhat influenced by the individual’s judgments about his abilities. This means that people believe that they can perform tasks under certain conditions. Perceived self-efficacy is not the criterion of having personal skills, but it means that a person has come to believe that he can perform tasks efficiently in different situations with any kind of skills he has (Abdolahi, 2010: 19).