توضیحات

جهت دانلود فایل پی دی اف خلاصه کتاب، بر روی لینک زیر کلیک نمایید.

M747_Abstract

پيشگفتار

با افزایش جهانی شدن و تشدید رقابت در سراسر جهان، تعداد بیشتری از شرکت‌ها شروع به صادرات می‌کنند تا فرصت‌های رشد، تنوع بخشیدن به خطرات تجاری و افزایش سود را شروع کنند. بیشتر سازمان‌ها و شرکت‌های بزرگ دارای فعالیت‌های متعدد، معمولا از زنجیره‌ای از استراتژی‌ها برخوردار بوده که از سطح شرکت شروع شده و تا پایین‌ترین سطح اقلام بازار- محصول گسترش یافته است (نصیبی، ۱۳۹۸).
در واقع به جای داشتن یک استراتژی جامع و واحد از مجموعه‌ای از استراتژی‌های مرتبط استفاده شده است که هر یک در سطوح مختلفی از شرکت طراحی شده‌اند. سه سطح مهم استراتژی در بیشتر سازمان‌های بزرگ چند محصوله عبارتند از: ۱) استراتژی‌های بنگاه که به مسائلی چون ماموریت، دامنه فعالیت‌ها و جهت‌گیری‌های آتی یک شرکت پرداخته است. ۲) استراتژی سطح کسب و کاری تجاری ۳) استراتژی کارکردی که بر روی یک محصول بازار خاص متمرکز شده است (راهارجا و آناندیا ، ۲۰۱۰). عملکرد به درجه انجام وظايفي که شغل يک کارمند را تکميل مي¬کند، اشاره دارد. همچنین نشان مي¬دهد که چگونه يک کارمند الزامات يک شغل را به انجام مي¬رساند. عملکرد اغلب با «تلاش» که اشاره به صرف انرژي دارد، يکسان تلقي مي¬شود. اما عملکرد بر اساس نتايج فعاليت¬ها اندازه¬گيري مي¬شود. به عقيده بايارز و رو (۲۰۰۸) عملکرد افراد در يک موقعيت مي¬تواند به عنوان نتيجه¬ي ارتباط متقابل بين تلاش، توانايي و ادراکات نقش تلقي شود.
از جهت اصل حاکم که محرک راهبرد بازاریابی شرکت است بدیهی است که راهبرد بازاریابی به چشم اندازی تمرکز دارد که شرکت برای آینده ساخته است. این چشم انداز باید نشان دهد شرکت انتظار دارد طی پنج تا ده سال آتی وضعیت خود را در کجا تثبیت کند- در اصل، دیدگاه بازار از شرکت چیست. اگر شرکتی بخواهد رهبر بازار باشد پس راهبرد بازاریابی آن برای برند خودش نشان دهنده هدفش است. با وجود اصل حاکم بر محدودیت‌های منابع و تحلیل بازار، شرکت نمی‌تواند راهبردی برای بازاریابی اتخاذ کند که در خدمت آن بخش بازار باشد و به مشتریان آگاه از برند خدمات رسانی کند. راهبرد بازاریابی این شرکت باید با چشم اندازش منطبق باشد پس احتمالا اگر کانون توجه محدودتر شود و از حفظ شرکت به تقسیم بندی برند پیش رود راهبرد مزبور نیز تفاوت می‌کند. راهبرد انتخابی باید بهترین راهبرد برای افزایش دارایی شرکت و پیگیر بازار هدف باشد (فریدی، ۱۳۹۷).
یک استراتژی بازاریابی کارآمد نقش مهمی در موفقیت هر کسب و کار از جمله بخش خدمات لجستیکی دارد. استراتژی‌های بازاریابی درک می‌شود و کار محوری آنها در شرکت‌های لجستیک، عملکرد شرکت را افزایش می‌دهد.
هدف از تالیف کتاب حاضر ارزیابی عوامل موثر بر استراتژی بازاریابی کسب و کار لجستیک در کاشان بوده است. جامعه آماری کتاب حاضر کلیه مدیران کسب و کار لجستیک کاشان در سال ۱۴۰۰ بوده است، که تعداد ۱۴۱ نفر از آن‌ها با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب گردید.
ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه هانگ و نگوین (۲۰۲۰)، بوده است که شامل ۵۸ آیتم بوده است. روایی محتوایی پرسشنامه به تایید جمعی از صاحب نظران رسید. هم چنین جهت بررسی روایی سازه از سه شاخص پایایی مرکب، متوسط واریانس استخراج شده و بار عاملی استفاده گردید و جهت سنجش پایایی و قابل اعتماد از ضریب آلفای کرونباخ با استفاده از نرم افزار Spss، که بیش‌تر از ۰٫۷ محاسبه گردید، استفاده شد.
نتایج حاصل نشان می‌دهد که محیط اقتصادی، محیط قانونی، زیرساخت قانونی، مشتری در بازار لجستیک، رقبا در بازار لجستیک، استراتژی‌های بازاریابی، منابع انسانی، قابلیت فناوری اطلاعات، پتانسیل مالی و امکانات، مقیاس سازمان و شبکه کسب و کار بر کیفیت استراتژی بازاریابی تاثیر مثبت دارد. همچنین کیفیت استراتژی بازاریابی بر عملکرد تاثیر مثبت دارد.
شيوه سازماندهي کتاب حاضر به‌ صورت زیر می‌باشد.
فصل اول: کلیات
فصل دوم: استراتژی بازاریابی
فصل سوم: عملکرد سازمانی
فصل چهارم: پیشینه استراتژی بازاریابی کسب و کار لجستیک
فصل پنجم: مطالعه موردی
فصل ششم: یافته‌ها
فصل هفتم: جمع‌بندی

Abstract

As globalization and competition intensify around the world, more and more companies are starting to export to start growing opportunities, diversifying business risks and increasing profits. Most organizations and large companies with multiple activities, usually have a chain of strategies that starts from the company level and has expanded to the lowest level of market-product items (Nasibi, 1398).
In fact, instead of having a comprehensive and unified strategy, a set of related strategies has been used, each designed at different levels of the company. The three most important levels of strategy in most large multi-product organizations are: 1) Enterprise strategies that address issues such as the mission, scope of activities, and future orientations of a company. 2) Commercial level business strategy 3) Functional strategy that focuses on a specific market product (Rahraja and Anandia, 2010). Performance refers to the degree to which tasks complement a employee’s job. It also shows how an employee meets the requirements of a job. Performance is often equated with “effort,” which refers to the expenditure of energy. But performance is measured by the results of activities. According to Bayerz and Rowe (2008), the performance of individuals in a situation can be considered as the result of the interrelationship between effort, ability and role perceptions.
In terms of the governing principle that drives the company’s marketing strategy, it is obvious that the marketing strategy focuses on the vision that the company has built for the future. This perspective should show where the company expects to stabilize in the next five to ten years – basically, what is the market view of the company. If a company wants to be a market leader, then its marketing strategy for its own brand reflects its purpose. Despite the principle of resource constraints and market analysis, a company can not adopt a marketing strategy that serves that market segment and serves brand-aware customers. The marketing strategy of this company should be in line with the vision, so this strategy will probably be different if the focus becomes more limited and it goes from keeping the company to brand segmentation. The chosen strategy should be the best strategy to increase the company’s assets and pursue the target market (Faridi, 1397).
An efficient marketing strategy plays an important role in the success of any business, including logistics services. Marketing strategies are understood and their core business in logistics companies increases the company’s performance.
The purpose of writing this book is to evaluate the factors affecting the marketing strategy of logistics business in Kashan. The statistical population of the present book is all the managers of Kashan logistics business in 1400, of which 141 were selected using Cochran’s formula and simple random sampling.
The data collection tool was the Hong and Nguyen Questionnaire (2020), which consisted of 58 items. The content validity of the questionnaire was approved by a group of experts. Also, to evaluate the validity of the structure, three indices of composite reliability, mean variance and factor load were used, and to measure reliability and reliability, Cronbach’s alpha coefficient was used using Spss software, which was calculated to be more than 0.7.
The results show that economic environment, legal environment, legal infrastructure, customer in logistics market, competitors in logistics market, marketing strategies, human resources, IT capability, financial potential and facilities, scale of organization and business network on the quality of marketing strategy It has a positive effect. Also, the quality of marketing strategy has a positive effect on performance.
The method of organizing the present book is as follows.
Chapter One: Generalities
Chapter Two: Marketing Strategy
Chapter Three: Organizational Performance
Chapter 4: Background of Logistics Business Marketing Strategy
Chapter Five: A Case Study
Chapter Six: Findings
Chapter 7: Summary