معنای زندگی بر سه پایه استوار است: آزادی اراده، معناجویی و معنای زندگی. آزادی اراده به این معناست که انسان در انتخاب جایگاهی که با آن مواجهه میشود آزاد است. معناجویی، مسئولیت به همراه دارد. مسئولیت ساختن جامعه و فرهنگ، انتخاب شکل مرگ و معنیداری زندگی. فرانکل معنای زندگی را در لذت و خوشگذرانی نمیداند، بلکه معنای زندگی را تجربه زندگی در لحظه بدون الگوی پیشپنداشت و تفسیری میداند (فرانکل[۱]، ۲۰۱۴). در این راستا تحقیقات راتی و راستوجی[۲] (۲۰۰۷)، کانگ[۳] و همکاران (۲۰۰۹) بیان میکند که معنای زندگی متغیری ارزشمند در سلامت روان افراد است و معنیداری زندگی و جایگاه آن برای برخورداری از زندگی همراه با بهزیستی امری غیر قابل پنهان است (کانگ و همکاران، ۲۰۰۹). از دیدگاه معنادرمانی نبود معنای زندگی به منزله زندگیکردن در خلأ وجودی است. زندگی بدون برخورداری از حس جهتیابی و هدف روشن که فرد به دنبال دستیابی به آن باشد، در شدیدترین حالت منجر به اختلال هیجانی یا روانرنجوری میشود (راثی و رستگی[۴]، ۲۰۱۳).
ریشه تحولی طرحوارههای ناسازگار اولیه در تجارب ناگوار دوران کودکی نهفته است. طرحوارههایی که زودتر به وجود میآیند و معمولاً قویترین هستند، از خانوادههای هستهای نشئت میگیرند. تا حد زیادی، پویاییهای خانواده، بازتاب دقیق پویاییهای جهان ذهنی کودک هستند. وقتی بیماران در موقعیتهایی از زندگی بزرگسالی، طرحوارههای ناسازگار اولیهشان فعال میشوند، معمولاً خاطرهای هیجانانگیز از دوران کودکی خود تجربه میکنند. همزمان با تحول کودک، سایر عوامل تأثیرگذار مانند همسالان، مدرسه، انجمنهای گروهی و فرهنگی، بهطور روزافزونی اهمیت مییابند و در شکلگیری طرحوارهها نقش بازی میکنند. با این حال، طرحوارههایی که بعداً در سیر تحول شکل میگیرند، زیاد عمیق و نیرومند نیستند. طرحوارهی انزوای اجتماعی در زمره همین طرحوارههاست که معمولاً در اواخر دوران کودکی یا نوجوان شکل میگیرد و ممکن است انعکاسی از پویاییهای خانواده هستهای نباشد (حمیدپور و اندوز، ۱۳۸۹). طرحواره را نوعی ساختار شناختی میدانند که در گزینش، رمزگردانی و ارزیابی محرکها و سازوکار آنها تأثیرگذار است (ورمیرن، ۲۰۱۳).
بلوغ روانی پس از بلوغ جنسی در انسان صورت میگیرد که با تغییر عادات همراه است. این عادات از قبیل: ۱- تغییر در روابط. ۲- تغییر در کارها. ۳- ترک بعضی عادتها (کنار گذاشتن ناهنجاریها البته روابط اجتماعی هم بر این ناهنجاریها تاثیر دارد و موجب کم یا زیاد شدن آنها میشود). مهمترین ویژگی که در افرادی که به بلوغ فکری رسیدهاند این است که نقاط ضعف و قوت خود را میشناسند و انتظاراتی که از خود دارند در حد توانایی آنان و منطقی و معقول است (دزفولی نژاد، ۱۳۹۸).
نظریه خودتنظیمی به این نکته توجه میکند که چگونه دانشجویان شخصاً فرایند یادگیری خود را فعال کرده، تغییر میدهند و یا آن را حفظ میکنند. شونکوف و فلیپس، خودتنظیمی را به عنوان توانایی کودک درکسب کنترل کارکردهای بدنی، مدیریت هیجانها وحفظ توجه و تمرکز تعریف کرده، معتقدند رشد خودتنظیمی اساس رشد کودک بوده، در تمام جنبههای رفتار او نمایان است (شونکوف و فیلیپس، ۲۰۱۰: ۲). آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان اثر گذاشته، رشد شناختی، عاطفی، اخلاقی و اجتماعی آنان را بهبود میبخشد (توکلی زاده، ۱۳۹۰).
هدف اصلی از تالیف کتاب حاضر بررسی رابطه بلوغ روانی و طرحوارههای ناسازگار اولیه با خود تنظیمی و هوش هیجانی در بین دانشجویان بوده است. جامعه مورد هدف در این کتاب شامل دانشجویان دانشگاه آزاد تهران بوده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول كوكران در سطح خطاي پنج درصد و دقت پنج دهم برابر با ۳۷۹ برآورد شد. پرسشنامههای مورد استفاده شامل پرسشنامههای استاندارد بلوغ روانی، خودتنظیمی، طرحواره ناسازگار اولیه و هوش هیجانی بوده است. به دلیل شیوع اپیدمی کرونا تمامی پرسشنامهها به صورت مجازی پخش و دریافت شده است. یافتههای کتاب نشان داد که تمام فرضیههای مطرح شده، تایید شدند و بین متغیرهای تحقیق رابطه معنی داری وجود دارد. با توجه به اهمیت خودتنظیمی و طرحوارههای ناسازگار اولیه در تحصیل دانشجویان توصيه میشود كه دانشگاه در برنامههای تربیتی خود اقدام به آموزش و تقویت راهبردهای یادگیری خودتنظیمی نماید.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.