توضیحات

جهت دانلود فایل پی دی اف خلاصه کتاب، بر روی لینک زیر کلیک نمایید.

M676_Abstract

پیشگفتار

امروزه اغلب کشورهاي جهان به دليل اهميت روزافزون مسايل زیست‌محیطی، سازمان مشخصي را مسوول رسيدگي به امر حفاظت محيط زيست قرار داده‌اند. در ايران اين وظيفه بر عهده سازمان محيط زيست گذاشته شده است. با وجود تلاش‌هاي عديده اين سازمان، هم چنان مشکلات زیست ‌محیطی کشور روند فزاينده اي دارد و در برخي موارد مانند آب و هوا خسارت‌هاي جبران ناپذيري به محيط زيست ايران و به حقوق شهروندان ایرانی وارد شده است. خشک شدن تالاب‌ها و دریاچه‌های فلات سرزمینی ایران، موجب تضییع حقوق بخش بزرگی از شهروندان ایرانی شده است، آلودگی‌های ناشی از دود خودروها و صنایع، باعث بیماری‌های گوناگون برای بسیاری از افراد شده است. بنابراین سازمان محیط زیست، به عنوان متولی این امر، در قبال این خسارات نسبت به حقوق شهروندان مسئولیت دارد. از طرفی قوانین موضوعه درباره محیط زیست، از ابهامات و نواقصی برخوردارند که به بررسی آن در این کتاب پرداخته‌ایم. و همچنین ساختار کنونی سازمان محیط زیست، از کاربرد ناکارآمدی برخوردار است.
در این کتاب کاستي‌های مشهود درباره موضوع کتاب به سه دسته تقسیم گردیده است:
۱- خلاءهاي قانوني مربوط به جايگاه و وظايف سازمان، خلاءهاي قانوني در خصوص روابط ميان سازماني اين سازمان و ديگر سازمان‌های مرتبط با محيط زيست و سرانجام مشکلات برون سازماني.
۲- عدم وجود برنامه‌هاي جامع توسعه پايدار کشور.
۳- قصور مجلس در مسایل زیست‌محیطی، اعم از عدم نظارت مجلس بر مسايل زیست محیطی زمينه ساز عدم مديريت جامع، يکپارچه و کارآمد محيط زيست کشور شده است. از طرفی، نقص قوانین و مقررات یا کوتاهی و مسامحه در اجرا، و عدم فرهنگ‌سازی آحاد شهروندی، در حفظ محیط زیست، مزید بر علت شده است. راه حل لازم در اين زمينه اتخاذ رويکرد مديريت جامع و يکپارچه محيط زيست از طريق اصلاح قوانين محيط زيست و تلفیق آن در بطن يک مجموعه و نيز ادغام نهادهاي موازي محيط زيستي در قالب يک وزارتخانه قوي است، تا از حقوق زیست‌محیطی شهروندان ایران دفاع کند.
انگیزه و هدفی که مولف را به انتخاب این موضوع و تالیف کتاب پیش‌رو ترغیب کرده است، بحران‌های زیست‌محیطی در شهرهای بزرگ و صنعتی کشور است. آسیب‌هایی که از این حیث متوجه جامعه است. می‌دانیم که، زیست بوم کرۀ زمین در مقابل انسان‌هایی که از آن بهره‌مند می‌شوند حق موجودیت و جلوگیری از تخریب را دارد.
در مقابل حق استفاده از محیط زیست سالم و پایدار یکی از حقوق بنیادین افراد است که در دو سدۀ اخیر با رشد فناوری و صنعتی‌تر شدن جوامع که نتیجه آن افزایش جمعیت و تولید بیشتر است روز به روز اهمیت پر رنگ‌تری به دست می‌آورد و از آنجایی که پیشرفت‌های رو به اوج جامعۀ بشری حقوق شهروندان امروز و زنجیرۀ نسل‌های فردا و همچنین زیست بوم پایا را در معرض تضییق و تهدید قرار داده است. نیاز به تبیین نظام مسئولیتی کارآمد است. چرا که به نظر می‌رسد نظام مسئولیت مدنی سنتی نمی‌تواند پاسخی جامع و دیدی همه جانبه به این مسئلۀ حیاتی ِ جامعۀ امروز داشته باشد.
برای گام نهادن در اجرای تحقیق و چگونگی انجام آن، تلاش زیاد محقق برای تطبیق مسئولیت مدنی بر سازمان محیط زیست در رابطه با خسارات زیست‌محیطی می‌باشد. در تبیین نظام مسئولیتی محیط زیست پیش از هر چیز باید معنای واژه‌ی «محیط زیست» و سپس «خسارت» وارد به آن را به درستی درک کرد. البته در بخش ب نخست به تفصیل این مفاهیم و واژگان کلیدی، مورد بررسی قرار خواهند گرفت، ولی در این مقدمه، اشاره‌ای کوتاه بدانها می‌کنیم.
در تعریف محیط زیست دو معنای عمده ذکر شده است، تعریف نخست در بر گیرنده‌ی زیست کره طبیعی و بکر زمین و همچنین پوشش زیستی جانوران و گیاهان است فارغ از اینکه این طبیعت در ارتباط ِ با جامعه‌ی انسانی و تاثیرات آن قرار گرفته است یا خیر و معنای دوم در برگیرنده‌ی محیط زندگی انسان، با متعلقاتی از جمله علم شهرسازی و معماری ِ بر آمده از عقاید افراد و در نتیجه جامعه شناسی و رفتار شناسی انسان‌ها است که در واقع محیط زیست ساخته‌ی دست بشر است و منظور از خسارت زیست محیطی هرگونه تخریب مستقیم یا غیر مستقیم قابل اندازه‌گیری بر محیط زیست است که شامل خسارت‌های شدید بر سلامتی انسان‌ها، گونه‌های طبیعی و محیط پیرامونی است در این تعریف از خسارت علاوه بر انسان‌ها، گونه‌های طبیعی و محیط پیرامونی انسان نیز ذی حق شناخته شده و هرگونه تاثیر منفی بر آنها در شمار زیان آمده است به عبارتی دیگر می‌توان گفت ضرر چیزی نیست جز «اثر یا پیامد ذاتا ناسودمند» بر محیط پیرامونی جاندار و بی جان. (موسوی. ۱۳۹۳: ۲۲)
اما نباید فراموش کرد، علی‌رغم رابطۀ شدید جنبه‌های گوناگون زیست بوم در هر دو معنا و با وجود اینکه هدف از تبیین مسئولیت از بین بردن مرزهای مه آلود موجود بین حق و تکلیف است؛ در مسئولیت مبتنی بر نظام سنتی بیشتر جنبه‌ی خصوصی آن مورد نظر بوده است، به این معنا که زیست بوم در ارتباط با حق خصوصی افراد معنا پیدا کرده و در نتیجه در تبیین قواعد مسئولیتی نیز از همان قواعد سنتی پیروی شده است؛ پس برای رسیدن به مقصود ِ حفظ زیست بوم، در معنای ِ حق عمومی که هم شامل ِ حق ِ جمعی انسان است و هم در برگیرنده تکلیف حفظ ِ آن بر ذمه انسان، باید در راه‌های مسئولیتی نوینی گام نهاد که با توجه به مقتضای فناوری‌های نوین راه رسیدن به هر یک از این خسارت‌ها را به شکلی کار آمد مورد کنکاش قرار داد.

———————————————————————————————————————————————————–

Abstract

Today, most countries in the world, due to the growing importance of environmental issues, have assigned a specific organization to be responsible for environmental protection. In Iran, this task has been assigned to the Environment Organization. Despite the many efforts of this organization, the country’s environmental problems are still increasing and in some cases, such as the weather, irreparable damage has been done to Iran’s environment and the rights of Iranian citizens. The drying up of the wetlands and lakes of the Iranian plateau has caused the violation of the rights of a large part of the Iranian citizens, the pollution caused by the smoke of cars and industries, has caused various diseases for many people. Therefore, the Environment Organization, as the custodian of this matter, is responsible for these damages to the rights of citizens. On the other hand, the relevant laws on the environment have ambiguities and shortcomings that we have examined in this book. Also, the current structure of the environmental organization is inefficient.
In this book, obvious shortcomings about the subject of the book are divided into three categories:
۱- Legal gaps related to the position and duties of the organization, legal gaps regarding the inter-organizational relations of this organization and other organizations related to the environment, and finally external problems.
۲- Lack of comprehensive plans for sustainable development of the country.
۳- Parliament’s negligence in environmental issues, including the lack of parliamentary oversight of environmental issues, has led to a lack of comprehensive, integrated and efficient management of the country’s environment. On the other hand, the lack of laws and regulations or the shortcomings and negligence in implementation, and the lack of culture of individual citizens in environmental protection, have been further caused. The necessary solution in this regard is to adopt a comprehensive and integrated approach to environmental management by amending environmental laws and integrating it into a single set, as well as merging parallel environmental institutions into a strong ministry, to defend the environmental rights of Iranian citizens.
The motivation and goal that has persuaded the author to choose this subject and write a leading book are environmental crises in large and industrial cities of the country. Injuries to society in this regard. We know that the planet’s ecosystem has a right to exist and to prevent destruction in the face of the human beings who benefit from it.
In contrast, the right to use a healthy and sustainable environment is one of the fundamental rights of individuals, which in the last two centuries with the growth of technology and more industrialized societies, which results in increased population and more production, is gaining more and more importance. The increasing progress of human society has threatened and threatened the rights of today’s citizens and the chain of future generations, as well as a sustainable ecosystem. There is a need to explain the system of efficient responsibility. Because it seems that the traditional civil liability system can not have a comprehensive answer and a comprehensive view of this vital issue of today’s society.
In order to take steps in conducting research and how to do it, the researcher’s great effort to apply civil liability to the environmental organization in relation to environmental damage. In explaining the system of environmental responsibility, first of all, the meaning of the word “environment” and then “damage” to it must be properly understood. Of course, in section B, these concepts and keywords will be examined in detail, but in this introduction, we will mention them briefly.
There are two main meanings in the definition of environment, the first definition includes the natural and pristine biosphere of the earth as well as the biological cover of animals and plants, regardless of whether this nature is related to human society and its effects. The second meaning includes the human living environment, with belongings such as the science of urban planning and architecture derived from the beliefs of individuals and as a result the sociology and behavior of human beings, which is in fact man-made environment and the meaning of environmental damage is any direct destruction. Or indirectly measurable on the environment, which includes severe damage to human health, natural species and the environment. In other words, the damage is nothing but an “inherently useless effect or consequence” on the living and inanimate environment. (Mousavi. 1393: 22)
It should not be forgotten, however, that despite the strong connection between the various aspects of the ecosystem in both senses, and despite the fact that the purpose of explaining responsibility is to blur the blurred boundaries between right and duty; In liability based on the traditional system, most of its private aspect has been considered, in the sense that the ecosystem has found meaning in relation to the private rights of individuals, and as a result, the same traditional rules have been followed in explaining the rules of responsibility; Therefore, in order to achieve the goal of protecting the ecosystem, in the sense of a public right that includes both the collective human right and the obligation to protect it at the expense of human beings, we must take new ways of responsibility according to the requirements of new technologies. He explored the path to each of these damages in a practical way.