با وقوع جرم، ارکان و نهادهای مختلف نظام عدالت کیفری امکانات خود را جهت مقابله با جرم بسیج میکنند. دادسرا و دادستان به عنوان اوّلین نهاد قضایی در مواجه با جرم نقش مهم و حیاتی در تشکیل و تکوین پرونده کیفری و حفظ نظم و امنیت اجتماعی و قضایی بر عهده دارند. در نظام حقوقی ایران دادستان صرفاً یک مدعیالعموم و تنها حامی نظم و امنیت اجتماعی است که به دنبال به کیفر رسانیدن بزهکاران و ناقضان امنیت اجتماعی میباشد و همانند دادستان درکشور فرانسه مکلف نیست که برابر اصل تساوی سلاحها از حقوق متهم در تمام مراحل دادرسی کیفری حمایت کند. آنچه در فرآیند دادرسی کیفری مدنظر میباشد، کشف حقیقت است و لازمه دادرسی منصفانه و عادلانه این است که دادستان علاوه بر حمایت از حقوق متهم، دلایلی را که بیگناهی متهم را نشان میدهد جمعآوری و ارائه نماید. این امر حاصل تحولی است که در نقش دادستان در قانون فرانسه به وجود آمده است، تحولی که به واسطه آن شأن دادستان را از یک طرف محض دعوا به یک مقام عدالت در فرآیند دادرسی بدل میسازد و به رغم پیشرفتهای نوین نظامهای حقوقی دنیا در تدوین قوانین متأسفانه چنین تحولات نوینی در قانون آیین دادرسی کیفری ۱۳۹۲ درنظام حقوقی ایران ملاحظه نمیگردد وظایف و اختیارات دادستان تحت تاثیر آموزههای جرمشناسی و برای نیل به اهداف سیاست جنایی و گسترش رویکردهای عدالت ترمیمی متنوع و متعدد شده است، به گونهای که سخن از فردی کردن پاسخ کیفری در مرحله تعقیب میشود. از سوی دیگر با توجه به رویکرد امنیتی به حقوق کیفری به ویژه در کشورمان اختیارات دادستان در این زمینهها گسترش پیداکرده است.
قلم قاصر است و عاجز است. زبان، خاموش و ساکت، اینک سکوت کنید تا خدا نظری کند قلم را مدد، دست را توانی بر قلم زدن دهد تا قادر به نوشتن آنچه میخواهد بنویسد، باشد. اینک مینگارم هرچند قلم قاصر است و عاجز است توان نوشتن نیست اما چه میتوان کرد؟! اینک به نامت آغاز میکنم ای از سلاله پاک دانش ای از نسل دانایی ای مهربان، فداکار، ای خون پاک انبیاء در رگت جاری، ای باشکوهترین واژه در معنی ای آزادی، ای مظهر دانایی و ایثار، ای محبوب خدا و خلق، ای آنکه ما را رهبر و راهگشایی، ای سراج منیر قسم به نام مقدست که نام انبیاست، قسم به ژرفای نگاهت و به رسایی کلامت که درس مبارزه میآموزد ای مهربانان آشنا در سپیده دم تاریخ علم و فرهنگ این مرز و بوم، وقتی که آمدید ازلحظههای ظلمت و تاریکی طلوع دانش و پیروزی را دیدم، سالها بود که ظلمتکده دلم شب بود گویی بهار دانش هرگز نمیآید و گویی باران دانش دگر بار بر دلم نمیبارد، همه جا تاریک بود و سکوت ناگاه کسی از تاریکی به سوی روشنایی و از گمراهی و ظلمت به هدایتم آورد و محفلم را روشن نمود بله، آمدید و طلوع پیروزی را بر قلّه رفیع دانش شاهد بودم لذا مقام والایتان را ارج مینهم، به پاس محبتها، تلاشهای طاقت فرسایتان، گلوی قلم را با تمامی قدرت میفشارم تا واژهها را به بازی گیرم شاید بتوانم گوشهای از احساساتم را بیان کنم به مانند خاطره شیرین یک شب بارانی هستید، مثل شعر، مثل رنگ قشنگ، مثل غزلهای حافظ و سعدی مثل نقطه اوج زندگی سرشار از غرور و آزادی هستید. خود، واژهی وفاداری هستید، صداقت و مهربانیتتان را به کدام واژه بسط دهم؟ مهر و وفایتان را به کدام واژه بیان کنم؟ صمیمیت و پاکی قلبتان را به کدامین چشمه زلال تشبیه کنم؟؟؟ خود بگویید در آغاز سخنم خود را به تمامی درها کوبیدم تا شاید چیزی بیابم و سخن خود را بدان پایان برم اما هیچ چیزی نمییابم جز: من علّمنی حرفاً ، فقد سیّرنی عبداً.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “اختیارات قضایی دادستان در نظام حقوقی ایران با نگاهی به قانون فرانسه” لغو پاسخ
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.