افزایش تحرک فردی و علاقۀ فزاینده به مشارکت فعال و غیر فعال در فعالیتهای بدنی، به عنوان دو ویژگی تعیین کننده جوامع اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم مطرح میگردد. بیتردید، چنین اظهاراتی، ادعاهای مربوط به تعمیم کلی را زیر سؤال میبرد. در بسیاری از جوامع، امکان دستیابی بیشتر به تحرک فردی، در انحصار افرادی است که جزء طبقه ممتاز جامعه هستند. به طور مشابه، مشارکت در بسیاری از ورزشهای حرفهای و تفریحی، دقیقاً بواسطۀ طبقۀ اجتماعی، نژاد و جنسیت تعیین میگردد. در واقع، صرفنظر از فرهنگ یا دورۀ تاریخی، بسیاری از مردم به جهت اینکه خود را از دیگران متمایز و موقعیت و اعتبار خود را منعکس نمایند، به ورزش روی میآورند. بوث و لوی[۱] (۱۹۹۹)، اظهار میکنند که «گروههای با موقعیت اجتماعی برابر، معمولاً سبک زندگی و الگوهای مصرفی یکسانی دارند». همچنین این ادعا به همان اندازه در زمینه ورزش و گردشگری نیز صدق میکند. در برخی جوامع، شرکت در فعالیتهای بدنی با نگرانیهایی پیرامون افزایش سبک زندگی بیتحرک و ناسالم و نیز چاقی همراه است.
به هر حال، امروزه گرایش همزمان به جابجایی و افزایش مشارکت در ورزشهای متنوع، به گونهای است که تلاقی این دو حوزه، به یک زمینۀ مطالعاتی مهم در تحقیقات مبدل گشته است. در حیطۀ گردشگری ورزشی، یک سنت نسبتاً قدیمی پژوهشی وجود داشته که بر رویدادهای بزرگ ورزشی[۲] تمرکز کرده است. از آغاز دهه ۱۹۸۰، رویدادهای بزرگ ورزشی در ادبیات تحقیق مدیریت رویدادها مطرح و به نحو اساسی در گفتمان مدیریت رویدادها و گردشگری پدیدار گشته است. این تمرکز، عمدتاً فراتر از تحلیل ناقص اثرات اقتصادی رویدادهای بزرگ، به سمت تحلیل دقیقتر و ضروریتر این رویدادها حرکت کرده است. هرچند آنطور که کورنلیسن[۳] (۲۰۰۴) بیان میکند «از آنجا که بیشتر رویدادهای بزرگ ورزشی به میزبانی کشورهای صنعتی پیشرفته برگزار میگردد، بحث و تحقیق درباره فرایندها و تأثیرات این رویدادها عمدتاً معطوف به آثار اقتصادی و سیاسی این رویدادها، با عنایت به شرایط خاص دنیای پیشرفته است». بدیهی است که بخش اعظمی از پژوهشهای مهمی که تنوع رو به رشد رویدادهای ورزشی را بررسی میکند، در حال انجام میباشد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.