فلسفه دین شاخهای از فلسفه است مانند فلسفه علم، فلسفه حقوق و فلسفه هنر. بهترین فهم درباره چیستی فلسفه دین زمانی حاصل میشود که بدانیم فلسفه دین چه چیزی نیست.
اول، فلسفه دین نباید با مطالعه تاریخ ادیان خلط شود. در مطالعه تاریخ یک دین خاص مثل مسیحیت، فرد مطالبی از ریشه آن در یهودیت، زندگی عیسی، ظهور کلیسای مسیحی در امپراتوری روم و توسعه آموزههای متمایز ایمان مسیحی مطالعه میکند. مطالعات مشابهی را هم میتوان در خصوص سایر ادیان مهم انجام داد: یهودیت، اسلام، بودیسم و هندوئیسم. اگرچه چنین مطالعاتی برای فلسفه دین مهم هستند و گاهی با آن همپوشانی دارند، نباید با فلسفه دین خلط شوند.
دوم، فلسفه دین نباید با تئولوژی خلط شود. تئولوژی رشتهای است که عمدتاً درون دینی محسوب میشود. بطوریکه آموزههای (ایمان) دینی خاصی را گسترش میدهد و در پی یافتن مبنای این آموزهها در عقل مشترک میان آدمیان (تئولوژی عقلانی) یا در سخن خدا (تئولوژی نقلی یا وحیانی) است. اگرچه فلسفه دین اساساً درباره مطالعه شیوههای توجیه باورهای دینی است، اما توجه اصلی آن توجیه یا رد مجموعه باورهای دینی خاصی نیست بلکه هدفش ارزیابی انواع دلایلی است که اندیشمندان، له و علیه باورهای دینی اقامه کردهاند. فلسفه دین، برخلاف تئولوژی، اساساً یک رشته درون دینی نیست بلکه رشتهای است که دین را از منظر برون دینی مطالعه میکند. همانطور که فلسفه علم و فلسفه هنر، جزئی از علم و هنر نیستند، فلسفه دین هم جزئی از دین نیست. بهرحال مهم است که بدانیم یک همپوشانی قابل توجه بین تئولوژی، مخصوصاً تئولوژی عقلانی، و فلسفه دین وجود دارد.
بهترین وصفی که میتوانیم برای فلسفه دین ذکر کنیم، بررسی انتقادی باورها و مفاهیم پایه دینی است. فلسفه دین، مفاهیم پایه دینی مانند مفهوم خدا، مفهوم ایمان، مفهوم معجزه و مفهوم قدرت مطلق و … را بطور انتقادی بررسی میکند. بررسی نقادانه یک مفهوم پیچیده مانند خدا، دو کار را شامل میشود: تمایز تصورات پایه درباره خدا که در دین ظاهر شده است، و تحلیل هر تصور به اجزای پایهاش. مفهوم خدا برای تصورات متمایز (فراوان) از امر الهی (The divine) بکار میرود. آنچه فلسفه دین در پی انجامش است، ایجاد تمایز میان این تصورات متفاوت از خدا و شرح و بسط هر یک است.
فلسفه دین نگاهی نقادانه به باورهای دینی پایه دارد: باور به وجود خدا، باور به حیات پس از مرگ، باور به اینکه خدا پیش از تولد ما به هر آنچه در آینده انجام خواهیم داد علم دارد، باور به اینکه وجود شر به نحوی با عشق خدا به مخلوقاتش سازگار است. بررسی نقادانه یک باور دینی شامل تشریح باور، بررسی دلایلی که له و علیه آن باور ارائه شده است (با این دیدگاه که آیا توجیه عقلانی برای پذیرش صدق یا کذب آن باور وجود دارد یا ندارد) میباشد.
اینک در باب علوم دینی این پرسش مطرح است که آیا دانشهایی که در حوزهی دین مطرحاند، با یکدیگر ارتباط دارند؟ در صورت ارتباط، چه علمی بر علم دیگر تأثیر مینهد و تأثیر پذیری بعضی از علوم چه اندازه است؟ فلسفه دین تأثیر گذار است یا تأثیر پذیر؟ در هر دو صورت نقشی که ایفا میکند چگونه است؟ اگر دو علم، موضوع واحدی را دنبال کنند، یک علم به شمار میروند یا دو علم، و در این صورت چه فرقی میان آن دو خواهد بود؟
پرداختن به این پرسشها و دهها پرسش دیگر از این دست، آنچه که ما فعلاً درصدد آن هستیم، تبیین اجمالی ارتباط فلسفهی دین با دیگر علومی است که در باب مسایل دینی مطرح میباشند.
ضرورت پرداختن به این نوع از مباحث، از این رو است که با افزایش انواع علوم بشری و طرح اندیشههای جدید همراه با مبانی ویژه، احیاناً تهدیدها و شبهاتی بر اندیشهی دینی را به همراه دارد که بر فیلسوفان دین هر عصر لازم است با آگاهی از کلّیات دانشهای زمان به آنها پاسخ گویند و از حریم دین و دینداری دفاع کنند. لذا، ایفای رسالت متکلمانه با به دست آوردن آگاهیهای متنوع جهت دفاع از کلیّت فرهنگ دینی در گسترهی علوم گوناگون بشری، میسّر خواهد بود.
در همین راستا، با توسعهی روابط بشری و گستردگی دامنهی انتقادها و شبهههایی که به کلیّت امر دین ارایه میگردد، متکلّمان ادیان را وا میدارد که از تعالیم و آموزههای دینی یکدیگر آگاهی داشته باشند تا روزنهی ورود انتقاد را کشف کرده، در صددِ دفع آن برآیند.
این نوع آگاهی، برای متکلمان مسلمان از ضرورت بیشتری برخوردار است؛ چه این که بسیاری از انتقادها و پرسشهای عصر حاضر که در مغرب زمین به مسیحیت و یهودیت شده است، با انواع ابزارهای ارتباطی و اطلاعاتی وارد حوزههای دینی اسلامیشده، و در ابتدا ذهنهای خالی و ساده را معطوف به این شبههها ساخته، در یک نتیجه گیری غیر منطقی نوک پیکان انتقاد را به مبانی اسلام هدفگیری میکنند. نقش مدافعگری متکلّم مسلمان در ضمن آشنایی با این ادیان و تعالیم آنها و شناسایی نقاط نقصان ادیان دیگر و برگرداندن شبههها به موارد نقض و با نشان دادن تنزّه دین اسلام از آن نقایص و… روشن میگردد.
از سوی دیگر، متکلّمان در دفاع از مندرجات متون مقدس دینی، باید با مراجعه به دانشهای دیگر بشری به حلّ تعارضات و گزارشهای متضاد پردازند.
به عنوان مثال، یکی از مسایلی که امروزه مورد مطالعه است، مقایسهی دادههای قرآن و عهدین است. وجود تعارض در بخشهایی از قصص قرآن با داستانهای «عهدین» [مانند: داستان طوفان نوح، «خروج» حضرت موسیعلیه السلام و…] و برخورد قرآن و عهدین با دانش نو در زمینههای مختلف آفرینش زمین و آسمان و … متکلمان ادیان را وا میدارد که با استفاده از دانشهای جدید بشری از گزارههای دینی خود دفاع کنند ویا در صورت خرافی بودن، از آنها دست بردارند و در صددِ تصحیح اعتقادات خود پردازند.
از این دست تحقیقات میتوان از کار خوب دکتر موریس بوکای نام برد که از طریق بررسی واقع بینانهی متون، افکار دریافتی در باب عهد قدیم، انجیلها و قرآن را با جستجوی تشخیص آنچه در این مجموع متعلق به وحی است از آنچه خطا یا تعبیرهای بشری میباشد دگرگون میسازد. وی با روی آوردن به فهم مطالب قرآنی به شگفت آمد که در قرآن سخنانی دربارهی پدیدههای طبیعی یافت میشود که تنها معارف علمی جدید اجازهی درک معنای آنها را میدهند.
وی به مسألهی اصالت متون کتب مقدس ادیان توحیدی پرداخت وبالأخره در مورد «عهدین» اقدام به مواجههی بین آن و دادههای علم نمود. نتایج تمام این کاوشها برای وحی یهودی مسیحی و برای قرآن در کتاب وی به نام: «مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم» آمده است. این کتاب از زبان فرانسه توسط مهندس ذبیح الله دبیر به زبان فارسی برگردانده شد و از سوی دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر گردید.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “فلسفه دین: جستارهایی در زمینه فلسفه دین” لغو پاسخ
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.