توضیحات

جهت دانلود فایل پی دی اف خلاصه کتاب، بر روی لینک زیر کلیک نمایید.

M925_Abstract

پیشگفتار

رهبران سازمان از عوامل مهم تعیین کننده موفقیت یا شکست سازمان می‌باشند؛ به عبارت دیگر سازمان‌های موفق حداقل در یک وجه با سازمان‌های ناموفق اختلاف دارند و آن وجود رهبری پویا و مطلع در سازمان‌های موفق و فقدان آن در سازمان‌های ناموفق می‌باشد. در دنیای سازمانی نوین، انتظار می‏رود که بسیاری از سازمان‌ها با تغییر ساختار و تعیین شیوه‌های رهبری نوین به سوی نوآوری و خلاقیت که لازمه قرن حاضر است، حرکت کنند. تا به نیازهای روانی انسان در سازمان پاسخ گویند. از این رو مساله رهبری در سال‌های اخیر مورد توجه بسیاری از اندیشمندان و نظریه پردازان بوده و تحقیقات و مطالعات گسترده‌ای در خصوص آن صورت گرفته است. سازمان‌ها برای موفقیت در دنیای امروز نیازمند آن هستند که کارکنانی داشته باشند که فراتر از وظایف رسمی و شغلی خود رفتار نمایند. رفتار شهروندی سازمانی به عنوان آن دسته از رفتارهایی تعریف شده است که کارکنان سازمان در انجام آن صرف¬ نظر از اهداف بهره¬وری شخصی اثربخشی عملکردشان را ارتقا می‌دهند. ارائه رفتار شهروندی سازمانی در سازمان‌ها یکی از اصلی¬ترین تابع اهداف ادارات و مدیران سازمان‌هاست (قزلباش، ۱۴۰۰). بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که عملکرد سازمانی برجسته از طریق تلاش¬های کارکنان معمولی حاصل نمی‌شود. یکی از دلایلی که باعث موفقیت سازمان‌های بزرگ می‌شود این است که آنها دارای کارکنانی هستند که فراتر از وظایف رسمی خود تلاش می¬نمایند.
بر همین اساس، مفهوم رفتار شهروندی سازمانی، تحولی در حوزه رفتار سازمانی ایجاد نموده است. این مفهوم مسلماً باعث شده است که سازمان‌های نوآور، منعطف، بهره¬ور و در برابر بقا و موفقیت‌شان مسئول باشند¬ (مؤذن جمشیدی و همکاران، ۱۳۹۶). بسیاری از مطالعات در مورد رفتار شهروندی سازمانی به این سوال مهم پاسخ داده¬اند که کدام عوامل باعث تقویت رفتار شهروندی سازمانی می‌شوند. در واقع در سال‌های اخیر پژوهش¬های زیادی در خصوص شناسایی مؤلفه¬های اثرگذار بر رفتار شهروندی سازمانی صورت گرفته است (قزلباش، ۱۴۰۰). یکی از یافته‌های بسیاری از این مطالعات این است که رهبری تأثیر مثبتی بر رفتار شهروندی سازمانی در میان نیروی انسانی دارد (آرار و ابونصرا ، ۲۰۱۹). تعدادی از مطالعات پژوهشی بین سبک رهبری مدیران و رفتار شهروندی سازمانی نقش میانجی¬گری از جمله رضایت شغلی و تعهد سازمانی را بررسی کرده¬اند (نگونی و همکاران ، ۲۰۰۶). رهبری به معنای توانایی یک فرد یا گروه برای تأثیرگذاری بر افراد، هدایت آنها به یک هدف مشترک و ایجاد انگیزه در آنها برای انجام وظایفی است که اغلب فراتر از انتظارات اولیه و سطح بالای تعهد و بدون استفاده از اجبار است (آرار و ابونصرا، ۲۰۱۹). اهمیت رهبری از توانایی آن در ارتقای فرآیند آموزشی ناشی می‌شود. محققان نشان می‌دهند که رهبری تحول‌آفرین یکی از برجسته‌ترین رویکردهای معاصر به رهبری است اما با این وجود تمرکز اکثر مطالعات همانند مطالعه باس (۱۹۹۷)، نگونی و همکاران (۲۰۰۶) در مورد رهبری تحول آفرین و رهبری تعاملی است، علی رغم آنکه محیط دانشگاه دارای بالاترین سطح از دانش می‌باشد، امروزه در سیاست‌گذاری‌ها و خط‌مشی گذاری‌های در دانشگاه‌ها مشاهده می‌شود که استفاده مجدد از دانش قدیمی برای حل مشکلات جدید به یک قانون یا اصل تبدیل شده است.
رهبران سازمان از عوامل مهم تعیین کننده موفقیت یا شکست سازمان می‌باشند؛ به عبارت دیگر سازمان‌های موفق حداقل در یک وجه با سازمان‌های ناموفق اختلاف دارند و آن وجود رهبری پویا و مطلع در سازمان‌های موفق و فقدان آن در سازمان‌های ناموفق می‌باشد. هدف از تالیف کتاب حاضر بررسی تاثیر سبک رهبری شامل سبک رهبری تعاملی و تحول آفرین بر رفتار شهروند سازمانی با نقش میانجی رضایت شغلی، و حمایت سازمانی ادراک شده است. جامعه آماری این کتاب کلیه کارکنان اداری در دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با ۱۸۰ به دست آمد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل ۴ پرسش‌نامه سبک رهبری فلدمن (۲۰۱۰)، حمایت سازمانی ادارک شده آیزنبرگر (۱۹۸۶)، رضایت شغلی کوستلیوس (۱۹۹۱) و رفتار شهروند سازمانی پودساکوف و مکنزی (۱۹۸۹) بود. نتایج نشان داد که سبک رهبری با نقش میانجی حمایت سازمانی با ضریب پیش‌بینی کنندگی ۰٫۴۹۲ بر رفتار شهروند سازمانی تاثیرگذار است، همچنین سبک رهبری با نقش میانجی رضایت شغلی با ضریب پیش‌بینی کنندگی ۰٫۵۲۷ بر رفتار شهروند سازمانی در دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان تاثیر دارد. همچنین سبک رهبری تحول آفرین و تعاملی بر رضایت شغلی و حمایت سازمانی ادارک شده تاثیر دارند، همچنین رضایت شغلی و حمایت سازمانی ادارک شده هم به صورت متغیر میانجی و هم به صورت متغیر مستقل بر رفتار شهروند سازمانی تاثیرگذار است.
شيوه سازماندهي کتاب حاضر به‌ صورت زیر می‌باشد.
فصل اول: کلیات
فصل دوم: سبک رهبری
فصل سوم: حمایت سازمانی ادراک شده
فصل چهارم: رضایت شغلی
فصل پنجم: رفتار شهروند سازمانی
فصل ششم: مروری بر تحقیقات مشابه
فصل هفتم: مطالعه موردی
فصل هشتم: جمع‌بندی

———————————————————————————————————————————————————————————————————————————–

Abstract

The leaders of the organization are important factors that determine the success or failure of the organization; In other words, successful organizations differ from unsuccessful organizations in at least one aspect, and that is the existence of dynamic and informed leadership in successful organizations and its absence in unsuccessful organizations. In the modern organizational world, it is expected that many organizations will move towards innovation and creativity, which is necessary in this century, by changing the structure and determining new leadership methods. To respond to the psychological needs of people in the organization. Therefore, the issue of leadership has been the focus of many thinkers and theorists in recent years, and extensive research and studies have been conducted on it. In order to succeed in today’s world, organizations need to have employees who go beyond their official duties. Organizational citizenship behavior is defined as those behaviors that organizational employees improve the effectiveness of their performance regardless of personal productivity goals. Providing organizational citizenship behavior in organizations is one of the main functions of the goals of departments and managers of organizations (Qezelbash, 1400). Many researchers believe that outstanding organizational performance is not achieved through the efforts of ordinary employees. One of the reasons for the success of large organizations is that they have employees who go above and beyond their official duties.
Accordingly, the concept of organizational citizenship behavior has created a revolution in the field of organizational behavior. This concept has certainly made organizations innovative, flexible, productive and responsible for their survival and success (Mouzen Jamshidi et al., 2016). Many studies on organizational citizenship behavior have answered the important question of which factors strengthen organizational citizenship behavior. In fact, in recent years, many researches have been carried out regarding the identification of the factors affecting organizational citizenship behavior (Qezelbash, 1400). One of the findings of many of these studies is that leadership has a positive effect on organizational citizenship behavior among human resources (Arar and Abu Nasra, 2019). A number of research studies have examined the mediating role between managers’ leadership style and organizational citizenship behavior, including job satisfaction and organizational commitment (Ngoni et al., 2006). Leadership means the ability of a person or group to influence people, guide them to a common goal and motivate them to perform tasks that often exceed initial expectations and a high level of commitment without using coercion (Arar and Abu Nasra, 2019). The importance of leadership stems from its ability to enhance the educational process. Researchers show that transformational leadership is one of the most prominent contemporary approaches to leadership, but despite this, the focus of most studies such as the study of Bass (1997), Nguni et al. (2006) is about transformational leadership and interactive leadership, despite the fact that the university environment has the highest level of knowledge, today in policies and policies in universities, it is observed that the reuse of old knowledge to solve new problems has become a rule or principle.
The leaders of the organization are important factors that determine the success or failure of the organization; In other words, successful organizations differ from unsuccessful organizations in at least one aspect, and that is the existence of dynamic and informed leadership in successful organizations and its absence in unsuccessful organizations. The purpose of writing this book is to investigate the impact of leadership style, including interactive and transformational leadership style, on organizational citizen behavior with the mediating role of job satisfaction and perceived organizational support. The statistical population of this book was all the administrative staff in the Faculty of Medicine of Isfahan University of Medical Sciences, the sample size was 180 using the Cochran formula. Data collection tools included Feldman’s (2010) leadership style questionnaire, Eisenberger’s perceived organizational support (1986), Kostelius’ job satisfaction (1991), and Podsakoff and McKenzie’s (1989) organizational citizenship behavior. The results showed that the leadership style with the mediating role of organizational support has a predictive factor of 0.492 on the organizational citizen behavior, and the leadership style with the mediating role of job satisfaction with the predictive factor of 0.527 has an impact on the organizational citizen behavior in the Faculty of Medicine of Isfahan University of Medical Sciences. Also, transformational and interactive leadership style have an effect on job satisfaction and perceived organizational support, and job satisfaction and perceived organizational support have an effect on organizational citizen behavior both as a mediating variable and as an independent variable.
The present book is organized as follows.
First chapter: General
Chapter Two: Leadership style
Chapter three: Perceived organizational support
Chapter 4: Job satisfaction
Chapter Five: Organizational Citizen Behavior
Chapter 6: A review of similar research
Chapter Seven: Case study
Chapter 8: Summary