درمان هیجان مدار و ناگویی خلقی – Emotion-oriented treatment and dyslexia

1,710,000 ریال

موجود در انبار

ناشر : انتشارات موجک (ناشر دانشگاهی)

کد کتاب : M877

عنوان : درمان هیجان مدار و ناگویی خلقی

تالیف : زهره سادات سجادی

مشخصات ظاهری : ۱۰۸ صفحه، قطع وزیری

چاپ اول : زمستان ۱۴۰۱، تيراژ : ۵۰۰ جلد

قيمت : ۱۹۰۰۰۰۰ ريال، شابک : ۱-۵۴۸-۹۹۴-۶۰۰-۹۷۸

حقوق چاپ و نشر برای ناشر محفوظ است.

————————————————————————————————————————————————————————————————————————–

Publisher: Mojak Publication (academic publisher)
Book code: M877
Title: Emotion-oriented treatment and dyslexia
Written by: Zohra Sadat Sajjadi
Appearance specifications: 108 pages, ministerial cut
First edition: Winter 1401, Circulation: 500 volumes
Price: 1900,000 riyals, Shabak: 978-600-994-548-1
Copyright is reserved for the publisher.

موجود در انبار

توضیحات

 

جهت دانلود فایل پی دی اف خلاصه کتاب، بر روی لینک زیر کلیک نمایید.

M877_Abstract

پيشگفتار

ازدواج به عنوان مهمترین و اساسی¬ترین رابطة بشری توصیف ¬شده است، زیرا ساختار اولیه برای بنا نهادن رابطة خانوادگی و تربیت کردن نسل آینده را فراهم می¬سازد (شهابی، امین یزدی، مشهدی و حسنی، ۱۳۹۶). معضل فروپاشی روابط زوج¬ها از جمله شایع¬ترین آسیب¬های خانوادگی است. شواهد نشان می‌دهد که امروزه معمولاً حدود نیمی از ازدواج¬ها به طلاق می-انجامند. بعد از طلاق حدود ۶۵ درصد زنان و ۷۰ درصد مردان احتمالاً دوباره ازدواج می‌کنند و حدود ۵۰ درصد افرادی که برای بار دوم ازدواج کرده‌اند، دوباره طلاق می¬گیرند (ریسو، دو توئیت، استین و یانگ ، ۲۰۱۷). در ایران نیز به گزارش مرکز آمار ایران، طی دهه اخیر میزان طلاق¬های ثبت شده افزایش یافته و روند آن نسبت به گذشته شتاب بیشتری گرفته است. براساس گزارش سالنامه آمارهای جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور در سال ۱۳۹۸ در مجموع ۱۷۴ هزار و ۸۳۱ طلاق در کشور داشته‌ایم. طبق آمار رسمي در ايران از هر هزار مورد ازدواج، حدود دويست مورد به طلاق منجر مي‌شود و ايران چهارمين كشور جهان از نظر ميزان نسبت طلاق به ازدواج معرفي شده است (ارده‌خانی، ۱۳۹۸). پدیده طلاق یکی از پیچیده¬ترین مشکلات زندگی زناشویی در تمام جوامع بشمار می‌رود و این پیچیدگی به دلیل نقش عوامل گوناگون فردي، اجتماعی، اقتصادي، فرهنگی و سیاسی در بروز این پدیده است (کای و فینچام ، ۲۰۱۰). گلدنبری (۲۰۰۴) معتقد است که بعد از مرگ اعضای خانواده، طلاق مهم¬ترین عامل فشار و آشفتگی روان در فرد است (گلدنبرگ ، ۲۰۱۲). پیامدهای منفی طلاق شامل نقص سیستم ایمنی، اختلالات خلقی و اضطرابی، اعتیاد و خودکشی، تغییر در سبک زندگی و تصور از خود، کاهش عملکرد حرفه ای، تغییر در روابط و کاهش حمایت اجتماعی می‌باشد (جانسون و زوکارینی ، ۲۰۱۰). اساساً شاخص¬های سلامت روان و کیفیت زندگی از عمده مسائل روان شناختی است که بعد از طلاق دچار افت می‌شود (بروون، سانچز، نوک و رایت ، ۲۰۰۶).
یکی از نشانه¬های اولیه بی¬ثباتی در یک رابطه عاشقانه، احساس تنهایی است (گهلرت، اسمیت، گیگریچ و لیوکیت ، ۲۰۱۷). احساس تنهایی حس ناخوشایندی است که به طور معمول وقتی که تجربه نامطلوبی را تجربه می¬کنیم اتفاق می¬افتد (کوتس ، ۲۰۱۲). احساس تنهایی به عنوان یک هیجان ناخوشایند، متضاد و معطوف به خود تعریف می¬شود که منجر به انتخاب نامطلوب می¬گردد که هم شامل نارضایتی از پیامد و نتیجه¬ای است که می¬توانستیم داشته باشیم و هم شامل سرزنش خود به خاطر نگرفتن تصمیمی بهتر است (بلالی، اعتمادی و فاتحی زاده، ۱۳۹۰). مروری بر تحقیقات گذشته نشان می‌دهد که شدیدترین نوع احساس تنهایی در زندگی تمایل به پشیمانی در روابط عاشقانه و ازدواج است. با این وجود تحقیقات نسبتاً کمی روی پشیمانی در روابط عاشقانه انجام شده است. پشیمانی از انتخاب همسر با کاهش روابط رضایت بخش ارتباط دارد (شهابی، امین یزدی، مشهدی، حسنی، ۱۳۹۶). به عبارت دیگر، فردی که تجربه پشیمانی از همسر دارد ممکن است آنچه رضایت از رابطه را ایجاد می‌کند را مورد سنجش قرار دهد و همین امر به نوبه خود منجر به کاهش رضایت از همسر فعلی می‌شود و پشیمانی نسبت به انتخاب شریک می‌تواند تأثیر منفی روی عملکرد روابط عاشقانه داشته باشد و حتی ممکن است ثبات زندگی را تضعیف کند (لیائو و همکاران ، ۲۰۱۷).
زوجین و خانواده¬ها در طول زندگی خود با مشکلات فراوانی مواجه می¬شوند که تحمل ناکامی را ندارند که این عدم تحمل ناکامی، سازگاری را مختل می¬کند. ناکامی احساسی است که در نتیجه ایجاد مانع بر سر راه رسیدن به هدفی که فرد آن را مطلوب می¬شمارد، پدید می¬آید. ناگویی خلقی را می¬توان چالشی دائمی در زندگی دانست. چالشی که به عقیده روان¬شناسان دو معنای اساسی را دربر می¬گیرد: اول اینکه حالت و وضعیت عاطفی بدین معنا که هرگاه مانعی راه دست-یابی به آرزوها را، نیازها و فعالیت¬ها را سد نماید، حالت و وضعیتی در انسان به وجود می¬آید که ناخوشایند بوده و به عنوان یک عامل ناکام کننده شناخته می¬شود. و دوم مانعی که ایجاد کننده حالتی ناخوشایند است. از آن جا که آرزوها، نیازها و اهداف انسان‌ها متفاوت است؛ بنابراین آنچه برای یک شخص ناکام کننده است؛ ممکن است برای دیگری آن گونه نباشد. از این رو ناکامی با وضعیت¬های عاطفی ناخوشایندی چون اضطراب، افسردگی، هیجان¬پذیری منفی و خشم رابطه داشته است و با بروز آن افراد سعی می‌کنند. راه‌هایی را به منظور اجتناب، فرار یا کاهش ناکامی جستجو نماید (هوشمندی و ناعمی، ۱۳۹۷؛ برکویتز ، ۲۰۱۱). براساس مطالعات انجام پذیرفته، عدم ناگویی خلقی میان زوجین بر میزان تنش، گسیختگی، انسجام و وحدت خانواده و روابط نامناسب میان زوجین می¬افزاید. پژوهشگران متعددی مانند بخشی، اسد پور و خدادای زاده (۱۳۸۶) و لورنسیو (۲۰۱۶) به تأثیرات نامطلوب عدم ناگویی خلقی بر ایجاد احساس افسردگی، اضطراب، تنهایی و پوچی، کاهش عزت نفس و کاهش سلامت جسمی و روانی زوجین اشاره کرده‌اند. چاند (۲۰۱۵) در پژوهش خود بیان اشت که نشانه‌های عدم تحمل ناکامی شامل اضطراب، تنش، توجه کم و ترک وضعیت است. جیبن (۲۰۱۳) در پژوهش خود به این نتیجه رسید که ناگویی خلقی در رابطه زناشویی با اختلالات عاطفی به طور خاص ارتباط دارد. به طوری که عدم تحمل ناکامی رابطه معنی داری با افسردگی و اضطراب دارد (جیبن ، ۲۰۱۳).
اما یکی از شیوه‌های آموزشی که می‌تواند برای اثرگذاری بر احساس تنهایی و ناگویی خلقی زوجین مورد استفاده قرار گیرد، درمان هیجان مدار است. درمان هیجان مدار، یک درمان‌کوتاه مدت است که بر کیفیت روابط افراد و سبک دلبستگی آن‌ها تمرکز می‌کند. درمانگر به سبک دلبستگی و الگوهای ارتباطی افراد توجه دارد و بر اساس آن مراحل درمانی را به گونه‌ای تنظیم می‌کند تا به ایجاد دلبستگی ایمن منجر شود و افراد بتوانند با اعتماد بیشتری به سمت رابطه‌ای مثبت و سازنده قدم بردارند و بتوانند به شیوه‌ای سازنده هیجان‌های خود را ابراز کنند. هدف تمامی درمان‌های روانشناختی، بالابردن کیفیت زندگی افراد است. پس هر یک از رویکردهای درمانی با ابزارهای مختلف خود به دنبال این هدف هستند. برای مثال، در درمان‌های شناختی بر زنجیرۀ افکار و شناخت‌های فرد تمرکز می‌شود. برتری رویکردها با توجه به مراجع و چالش‌های او متفاوت خواهد بود (چاند ، ۲۰۱۵).
هدف از تالیف کتاب حاضر اثربخشی درمان هیجان مدار بر احساس تنهایی و ناگویی خلقی زوجین متقاضی طلاق بود. جامعة آماری در کتاب حاضر، شامل کلیة زوجین متقاضی طلاق مراجه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی منطقه ۴ شهر تهران بود و جامعه نمونه تعداد ۳۰ نفر از زوجین متقاضی طلاق را که تمام ملاک‌های ورود را داشته باشند، به صورت تصادفی ساده (قرعه کشی) انتخاب و در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) بود. نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار بر احساس تنهایی و ناگویی خلقی در زوجین متقاضی طلاق اثربخش است. با توجه به شدت اثر، آموزش درمان هیجان مدار بر ناگویی خلقی در زوجین متقاضی طلاق تاثیری بیشتری دارد.
شيوه سازماندهي کتاب حاضر به‌ صورت زیر می‌باشد.
فصل اول: کلیات
فصل دوم: درمان هیجان مدار
فصل سوم: هوش هیجانی
فصل چهارم: احساس تنهایی
فصل پنجم: ناگویی خلقی
فصل ششم: مروری بر تحقیقات مربوطه
فصل هفتم: مطالعه موردی
فصل هشتم: یافته‌ها
فصل نهم: جمع‌بندی


Preface

Marriage has been described as the most important and fundamental human relationship, because it provides the basic structure for establishing a family relationship and educating the future generation (Shahabi, Amin Yazdi, Mashhadhi and Hosni, 2016). The problem of the collapse of couples’ relationships is one of the most common family injuries. Evidence shows that today usually about half of marriages end in divorce. After divorce, about 65% of women and 70% of men are likely to remarry, and about 50% of remarried people will divorce again (Riso, Du Toit, Stein, & Young, 2017). In Iran, according to the Iranian Statistics Center, during the last decade, the number of registered divorces has increased and the process has accelerated compared to the past. According to the report of the population statistics yearbook of the Civil Registration Organization of the country in 2018, we have had a total of 174,831 divorces in the country. According to official statistics in Iran, out of every thousand cases of marriage, about two hundred cases lead to divorce, and Iran is the fourth country in the world in terms of the ratio of divorce to marriage (Ardekhani, 2018). The phenomenon of divorce is considered one of the most complex problems of married life in all societies, and this complexity is due to the role of various personal, social, economic, cultural and political factors in the occurrence of this phenomenon (Kai and Fincham, 2010). Goldenberg (2004) believes that after the death of family members, divorce is the most important cause of pressure and mental turmoil in a person (Goldenberg, 2012). The negative consequences of divorce include immune system defects, mood and anxiety disorders, addiction and suicide, changes in lifestyle and self-image, reduced professional performance, changes in relationships, and reduced social support (Johnson and Zuccarini, 2010). Basically, indicators of mental health and quality of life are one of the major psychological issues that decline after divorce (Brown, Sanchez, Nock, and Wright, 2006).
One of the early signs of instability in a romantic relationship is feeling lonely (Gehlert, Smith, Giegrich, & Liukit, 2017). Loneliness is an unpleasant feeling that usually occurs when we experience a negative experience (Coats, 2012). The feeling of loneliness is defined as an unpleasant, conflicting and self-directed emotion that leads to an undesirable choice, which includes both dissatisfaction with the outcome and the result that we could have and blaming ourselves for not remembering. It is a better decision (Bilali, Etamadi and Fatehizadeh, 2018). A review of past research shows that the most intense feeling of loneliness in life is the tendency to regret romantic relationships and marriage. However, relatively little research has been conducted on regret in romantic relationships. Regret of choosing a spouse is related to a decrease in satisfactory relationships (Shahabi, Amin Yazdi, Mashhadhi, Hosni, 2016). In other words, a person who experiences partner regret may overestimate what creates relationship satisfaction, and this in turn leads to a decrease in satisfaction with the current partner, and partner choice regret can have a negative effect on performance. romantic relationships and may even undermine life stability (Liao et al., 2017).
Couples and families face many problems throughout their lives that they cannot tolerate failure, which disrupts adaptation. Failure is an emotion that arises as a result of creating an obstacle on the way to reaching a goal that a person considers desirable. Ataxia can be considered a permanent challenge in life. A challenge that, according to psychologists, includes two basic meanings: First, the emotional state means that whenever an obstacle blocks the way to achieve dreams, needs and activities, a state and condition in a human being It is unpleasant and is known as a frustrating factor. And secondly, an obstacle that creates an unpleasant state. Since people’s wishes, needs and goals are different; Therefore, what is frustrating for a person; It may not be so for another. Therefore, failure has been related to unpleasant emotional states such as anxiety, depression, negative excitement and anger, and people try to cope with those situations. to look for ways to avoid, escape or reduce failure (Houshmandi and Naimi, 2017; Berkowitz, 2011). According to accepted studies, the lack of emotional communication between couples increases the level of tension, rupture, cohesion and unity of the family and inappropriate relationships between couples. Several researchers such as Bakhshi, Asadpour and Khodadaizadeh (2016) and Laurencio (2016) have pointed out the adverse effects of ataxia on feelings of depression, anxiety, loneliness and emptiness, lowering self-esteem and reducing the physical and mental health of couples. Chand (2015) stated in his research that the symptoms of intolerance of failure include anxiety, tension, low attention and leaving the situation. Jiben (2013) concluded in his research that ataxia in marital relationship is specifically related to emotional disorders. So that intolerance of failure has a significant relationship with depression and anxiety (Gibben, 2013).
But one of the educational methods that can be used to affect couples’ feelings of loneliness and dyslexia is emotional therapy. Emotion-focused therapy is a short-term therapy that focuses on the quality of people’s relationships and their attachment style. The therapist pays attention to people’s attachment style and communication patterns, and based on that, he adjusts the treatment steps in such a way as to lead to the creation of safe attachment, and people can step towards a positive and constructive relationship with more confidence and can express their emotions in a constructive way. to express The goal of all psychological treatments is to improve people’s quality of life.

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “درمان هیجان مدار و ناگویی خلقی – Emotion-oriented treatment and dyslexia”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

There are no products