در جهان توسعه یافته امروزی شکل دانشگاهها تغییرات زیادی یافته است و از شکل سنتی صرف به انعطاف پذیر، جامعهنگر و صنعتگرا تغییر پیدا کرده است. دانشگاههایی که خواستهها و نیازهای صنایع و جامعه را در نظر میگیرند و پاسخگوی این نیازها هستند، بهتر میتوانند به حیات خود ادامه دهند، دانش خود را کاربردی کنند و برای جامعۀ خود مفید باشند. این کتاب با هدف “تعیین میزان تأثیر مؤلفههای مدیریت آموزش عالی بر همکاریهای دانشگاه و صنعت و ارائه مدلی مفهومی” تالیف شد.
کتاب حاضر کاربردی است. جامعۀ آماری از دو گروه از دانشگاهها و صنایع بزرگ مستقر در کلان شهر تهران تشکیل شده بود. گروه اول را دانشگاههای مستقر در کلان شهر تهران شامل دانشگاههای دولتی (۲۵ دانشگاه)، آزاد اسلامی (۱۹ واحد)، جامع علمی کاربردی (۷۹ واحد) و پیام نور (۱۸ واحد)- جمعاً ۱۴۱ دانشگاه- و گروه دوم را ۶۳ کارخانه و شرکت صنعتی کلان شهر تهران- که با دانشگاهها ارتباط و همکاری متقابل داشتند- تشکیل میدادند. از این میان ۲۱ دانشگاه انتخاب و ۶۳ شرکت صنعتی تمام شماری شدند. با مراجعه به دانشگاهها و صنایع نمونه به ترتیب ۱۰۰ و ۱۲۰ پرسشنامه قابل استفاده گردآوری گردید.
در این کتاب از مصاحبه برای تعیین چارچوب کار و مشخص کردن مؤلفهها و سازههای مهم استفاده شد که به روشن شدن بهتر مسیر تالیف کتاب انجامید. سؤالات مصاحبهها درباره چیستی مؤلفههای مدیریت آموزش عالی و تعیین میزان تأثیر و اهمیّت هر کدام از این مؤلفهها بر همکاریهای میان دانشگاه و صنعت بودند.
ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محقّق ساخته بود. پرسشنامه مذکور بر اساس جمعبندی حاصل از نظرات و مصاحبههای کیفی و ادبیات نظری در پنج عامل ساختاری با ۹ سؤال، فرهنگی و اجتماعی ۱۰ سؤال، آموزشی ۱۵ سؤال، مدیریتی ۸ سؤال و مالی ۶ سؤال طراحی شد.
برای تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از پرسشنامه از روشهای آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. همچنین از روش مدل سازی معادلات ساختاری، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اوّل و مرتبه دوّم، بهره گرفته شد. نتایج بدست آمده حکایت از شناسایی ۵ مؤلفه ساختاری (۹۲%)، فرهنگی و اجتماعی (۱۰۰%)، آموزشی (۴۳%)، مدیریتی (۸۲%) و مالی (۳۲%) در دانشگاهها داشت و در صنایع نیز به ترتیب مؤلفههای ساختاری (۷۱%)، فرهنگی و اجتماعی (۹۹%)، آموزشی (۹۲%)، مدیریتی (۱۰۰%) و مالی (۳۴%) حائز اهمیت بودند. متغیرهای هر یک از مؤلفهها نیز مورد شناسایی و تأثیرسنجی قرار گرفتند. بدین ترتیب با توجه به خروجیهای آزمونها و تحلیلهای عاملی اکتشافی و تأییدی، مدل نهایی طراحی شد. در پایان نیز پیشنهادهایی به دانشگاهها، صنایع و پژوهشگران پژوهشهای آتی ارائه گردید.
شيوه سازماندهي کتاب حاضر بصورت زیر میباشد.
این کتاب به دو بخش فصول آموزشی و فصول پژوهشی تقسیم خواهد شد. بخش اول شامل مباحث آموزشی در زمینه همکاری دانشگاه و صنعت میباشد. فصول آموزشی شامل دوازده فصل:
فصل اول : همکاری دانشگاه و صنعت
فصل دوم : نقش آموزش عالی در ارتباط دانشگاه و صنعت
فصل سوم : نقش دولت در ارتباط دانشگاه و صنعت
فصل چهارم : مالکیت فکری
فصل پنجم : نقش واسطهها در ارتباط دانشگاه و صنعت
فصل ششم : مدیریت مالی در ارتباط دانشگاه و صنعت
فصل هفتم : منابع انسانی در ارتباط دانشگاه و صنعت
فصل هشتم : کارآفرینی دانشگاهی
فصل نهم : نظام ملی نوآوری
فصل دهم : روشها و مراحل تجاریسازی تحقیقات
فصل یازدهم : تجاریسازی پروژههای دانشگاهی
فصل دوازدهم : انتقال دانش و تکنولوژی از دانشگاه به صنعت
میباشد.
در بخش دوم میزان تأثیر مؤلفههای مدیریت آموزش عالی بر همکاریهای دانشگاه و صنعت بررسی میشود. فصول پژوهشی شامل شش فصل:
فصل سیزدهم : بیان مسئله
فصل چهاردهم : ارتباط دانشگاه با صنعت و تجاریسازی در جهان
فصل پانزدهم : ارتباط دانشگاه با صنعت و تجاریسازی در ایران
فصل شانزدهم : روش و ابزار
فصل هفدهم : تجزیه و تحلیل دادهها
فصل هجدهم : نتیجهگیری و پیشنهادها
میباشد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “تعامل دانشگاه و صنعت” لغو پاسخ
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.