توضیحات

جهت دانلود فایل پی دی اف خلاصه کتاب، بر روی لینک زیر کلیک نمایید.

M918_Abstract

پیشگفتار

خداوند حکیم جهان هستی را به گونه­ای آفرید که همه حوادث و پدیده­ها در آن، اعم از انسانی و غیرانسانی، به ناچار دارای علل و اسبابی مقدم بر خود هستند که به سبب آن­ها در جایگاه عادی خود پدید می­آیند و وجودشان با آن علل تمام می­شود. هر یک از این اسباب نیز به نوبه خود، پدیده­اند و ناگزیر باید علل دیگری داشته باشند و این علل پیوسته ارتقا می­یابند و در ارتقا، همچنان در طول و عرض گسترش می­یابند و مضاعف می­شوند و عقل در درک و شمارش آن­ها حیران می­گردد؛ زیرا از جمله اسباب آن­ها اراده­ انسان­هاست. بدین­گونه زنجیره و شبکه­ای از علت و معلول از حوادث و پدیده­ها شکل می­گیرد. یکی از این پدیده­ها که در جهان معاصر، در حیطه اقتصاد، به تواتر رخ داده و می­دهد «تورم پولی» یا افزایش بدون پشتوانه انتشار پول کاغذی به انگیزه کسب درآمد توسط دولت­ها است که انتشار انحصاری آن­ها را در اختیار دارند. تورم پولی نظیر سایر پدیده­ها، از یک طرف دارای علل و از طرف دیگر، دارای پیامدهای متعدد می­باشد. این دو امر در علم اقتصاد، تحقیقات زیادی را به خود اختصاص داد و اندیشمندان زیادی آن­ها را در این شبکه گسترده حوادث، بررسی نمودند. علت اصلی تورم پولی به عدم توازن در ساختار بودجه دولت­ها برمی­گردد. در فرآیند برنامه­های توسعه اقتصادی، معمولاً درآمدهای مالیاتی دولت­ها، متناسب با رشد درآمد ملی رشد نمی­کند؛ ولی در مقابل مخارج عمومی دولت­ها به دلیل مشارکت گسترده آن­ها در برنامه­های توسعه، سریعاً افزایش می­یابد و این امر کسری بودجه دولت­ها را به دنبال دارد. تأمین کسری بودجه در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، عمدتاً از طریق استقراض از بانک مرکزی و انتشار پول پر قدرت جدید صورت می­گیرد. به این گونه که دولت با افزایش پایه پولی، مقادیری از منابع حقیقی را در اختیار خود می­گیرد و با استفاده از حق قانونی و انحصاری خود بر انتشار پول، ضمن ایجاد درآمد برای خود، موجب تورم می­شود. تورم ارزش پولی را که مردم در نزد یا حساب خود نگه می­دارند، کاهش می­دهد و هزینه­هایی را به صورت مالیات و غیرمالیات بر آن­ها تحمیل می­کند که لازم است مورد توجه سیاست­گذاران قرار گیرد. در چنین حالتی گر چه مردم به طور شفاف پولی بابت مالیات به دولت نمی­پردازند و دولت صرفاً برای تأمین منابع مورد نیاز خود پول چاپ کرده است، اما به دلیل کاهش ارزش پول در دست مردم، آن­ها به طور ضمنی بابت نگهداری پول مالیات می­پردازند. اقتصاددانان این پدیده سلب مالکیت از مردم و انتقال آن به دولت را «مالیات تورمی» می­نامند. مالیاتی که بدون مجوز و چارچوب قانونی و فقط با استفاده از سازوکار تورمی بر مردم تحمیل می­شود. مالیات تورمی از این جهت که به چشم نمی­آید «مالیات پنهان» نیز نامیده می­شود. اقتصاددانان مالیات تورمی را با رویکردهای مختلفی مورد توجه و بررسی قرار دادند. مالیات تورمی با دو رویکرد  بهینه و بیشینه بررسی می­شود. اقتصاددانان، برای تعیین مقدار بهینه مالیات تورمی، اختلاف ریشه­داری با هم دارند. گروهی معتقدند: چون هزینه اجتماعی تولید پول صفر است، دولت باید پول را در هزینه صفر برای شهروندانش عرضه کند. در این حالت، مصرف­کنندگان هیچ­گونه هزینه فرصتی بابت نگهداری پول نمی­پردازند. از نظر این گروه عرضه پول باید به گونه­ای با تقاضای پول منطبق ­شود که نرخ بهره اسمی برابر صفر شود. نرخ مالیات تورمی که بدست می­آورند، صفر یا منفی است. در مقابل عده­ای دیگر با ردّ نظریات این گروه استدلال می­کنند که دولت­ها معمولاً نیازمند درآمد هستند و باید از مالیات­های اختلال­زا استفاده کنند و مالیات تورمی باید بگونه­ای انتخاب شود که زیان رفاهی نهایی مالیات تورمی با زیان رفاهی نهایی مالیات­های دیگر برابر گردد. این گروه نرخی که برای مالیات تورمی به دست می­آورند، مثبت است. مالیات تورمی در کنار درآمد موقتی و محدودی که برای دولت ایجاد می­کند، هزینه­های متعددی را از مسیر عدالت و کارایی بر ملت تحمیل می­کند.

این کتاب شامل پنج فصل است. فصل اول کلیات موضوع را در برمی­گیرد. فصل دوم به بررسی ماهیت پول می­پردازد. فصل سوم با عنوان ماهیت و ویژگی­های حق­الضرب و مالیات تورمی به بیان مبانی نظری و مطالعات انجام شده می­پردازد و فصل چهارم پیامدهای مالیات تورمی را بررسی می‌کند و در پایان در فصل پنجم به نتایج و راهکارهای سیاستی می­پردازد.

———————————————————————————————————————————————————————————————————————————–

Abstract

God, the Wise, created the universe in such a way that all the events and phenomena in it, both human and non-human, inevitably have causes and causes before them, due to which they appear in their normal place. And their existence ends with those causes. Each of these causes, in their turn, are phenomena and must inevitably have other causes, and these causes are continuously upgraded and in the upgrade, they continue to expand and multiply in length and width, and the intellect in understanding And their count is surprising; Because one of their causes is human will. In this way, a chain and network of cause and effect is formed from events and phenomena. One of these phenomena that has occurred frequently in the contemporary world, in the field of economy, is “monetary inflation” or the unsupported increase in the issuance of paper money for the purpose of earning money by governments that monopolize their issuance. have at their disposal Monetary inflation, like other phenomena, has causes on the one hand and many consequences on the other hand. These two issues in economics have been studied a lot and many thinkers have investigated them in this wide network of events. The main cause of monetary inflation is the imbalance in the government budget structure. In the process of economic development programs, the government’s tax revenues usually do not grow in proportion to the growth of the national income; But on the other hand, due to their extensive participation in development programs, the public expenditures of the governments are increasing rapidly, and this is leading to the deficit of the governments’ budget. Financing the budget deficit in developing countries, including Iran, is mainly done through borrowing from the central bank and issuing new high-powered money. In this way, by increasing the monetary base, the government takes some real resources and by using its legal and exclusive right to issue money, it causes inflation while creating income for itself. Inflation reduces the value of money that people keep in their accounts or accounts and imposes costs on them in the form of taxes and non-taxes, which should be taken into consideration by policy makers. In such a situation, although the people do not pay money to the government for taxes and the government has printed money only to provide the resources it needs, but due to the decrease in the value of money in the hands of the people, they implicitly keep money. They pay taxes. Economists call this phenomenon of expropriating property from the people and transferring it to the government “inflationary tax”. A tax that is imposed on people without permission and legal framework and only by using the inflationary mechanism. Inflation tax is also called “hidden tax” due to the fact that it is not visible. Economists paid attention to inflation tax with different approaches. Inflationary tax is investigated with two optimal and maximum approaches. Economists have a fundamental difference to determine the optimal amount of inflation tax. A group believes: because the social cost of producing money is zero, the government should supply money at zero cost to its citizens. In this case, consumers do not pay any opportunity cost for keeping money. According to this group, the money supply should match the money demand in such a way that the nominal interest rate becomes zero. The inflation tax rate they get is zero or negative. On the other hand, some others, rejecting the ideas of this group, argue that governments usually need income and should use disruptive taxes, and the inflation tax should be chosen in such a way that the final welfare loss of the inflation tax with The final welfare loss of other taxes should be equal. For this group, the rate they get for the inflation tax is positive. Besides the temporary and limited income it creates for the government, the inflation tax imposes many costs on the nation from the path of justice and efficiency.
This book consists of five chapters. The first chapter covers the generalities of the subject. The second chapter examines the nature of money. The third chapter under the title of the nature and characteristics of the interest rate and inflationary tax describes the theoretical foundations and the conducted studies, and the fourth chapter examines the consequences of the inflationary tax, and finally, in the fifth chapter, it deals with the results and policy solutions.