توضیحات

جهت دانلود فایل پی دی اف خلاصه کتاب، بر روی لینک زیر کلیک نمایید.

M277_Abstract

 سخن مولف

آیا تاکنون به این موضوع اندیشیده‌اید که بشریت بر اثر چه عاملی بیشترین خسارت‌ها را می‌بیند؟

و جوامع انسانی از چه ناحیه‌ای بزرگترین ضربه‌ها را می‌خورند.

و سخت‌ترین ضربه‌ها از چه راهی بر پیکر خانواده‌ها وارد می‌شود.

در این نوشتار سعی شده از یک رشته وسایل و راه‌های عملی و کاربردی که با کمک آنها به جای اینکه خود را به دست ترس‌های واهی بسپاریم با توکل بر خداوند و پشتکار لازم دست به کارهای مفید و عملی بزنیم و با نیروی کاملاً منطقی و واقعی کارهایی را که باعث توفیق در زندگی می‌شوند انجام دهیم و این نکته را در نظر داشته باشیم که راه موفقیت همیشه در دست ساختمان است و موفقیت پیش رفتن است نه به نقطۀ پایان رسیدن.

افراد بشر با استعدادهای فراوان و گوناگون به این جهان می­آیند و قابلیت رشد و پیشرفت در زمینه­های مختلف را دارند که باید فعلیت پیدا کنند. بنابراین نیروی معجزه آسایی که بزرگترین رویاها و آرزوهای ما را تحقق می­بخشد در درون همۀ نهفته است و وقت آن رسیده که این نیرو را آزاد کنیم و از قوه به فعل برسانیم. اما این استعدادها و قابلیت­ها یا اصلاً زمینۀ بروز و شکوفایی پیدا نمی­کنند و یا اثر عواملی نابود شده و یا مقدار کمی از آن استعدادها به نتیجه می­رسند و بقیه هدر رفته و تباه می‌شوند. بزرگترین خسارت نبود روش‌های صحیح تربیتی و وجود شیوه­های غلط تربیتی می­باشد.

نکته بعدی شناخت خود انسان مهم و اساسی است. انسان کیست؟ او چه موجودی است. که این همه مجهول است. در ورای این چهره به ظاهر ساده چه چیزی وجود دارد که او را تبدیل به یکی از عجایب خلقت کرده است. او کیست که در عین ضعف بر تمامی موجودات عالم طبیعت سلطه­جویی کرده و آنها را مغلوب خود ساخته است. بالاخره او کیست که شایستگی مقام خلیفه­الهی را یافته؟ و خداوند در مورد خلقت او بر خود آفرین گفته و با خلقت انسان خود را احسن الخالقین نامیده است.

از شما می­خواهم که زندگی خود و فرزند دلبندتان را به صورت شاهکاری بی­همتا در آورید و به آن گروه از افراد بپیوندید که به آنچه می­گویند عمل می­کنند. این افراد سرمشق­های بزرگی هستند که بقیۀ افراد را به شگفتی وا می­دارند. و شاید روزی زندگی شما را نیز سرمش خود قرار داده و برای دیگران بیان کنم.

الهام­بخش زندگی ما شرح حال کسانی همچون شهیدان والا مقام سردار شهید حاج قاسم میرحسینی قائم مقام لشکر ثارالله، سردار ملی ایران خصوصا استان­های، کرمان، هرمزگان، سیستان و بلوچستان و با این خصوصیات نمونۀ انسان کامل، تقوا و پاکی، اخلاص، زندگی زاهدانه و ساده، شجاعت و شهامت بی نظیر، نبوغ و استعداد فوق العاده، حافظه و حضور ذهن عالی، تیزبینی و حاضر جوابی، معلم اعتقادات و قرآن تاریخ اسلام و ادبیات، قاری مسلط و حافظ قرآن، حافظ اشعار معنوی و عرفانی، مصداق حقیقی «اشدّاء علی الکفار و رُحَماءُ بینهم» قدرت جاذبه و دافعۀ علی وار، الحق خطیبی توانا و تحلیل­گری ورزیده به قول سردار سلیمانی فرماندهی سپاه قدس کشور، شهید میرحسینی فرمانده بود و فرمانده ساز، فرمانده­ای جامع الشرایط، او که به تنهایی لشکری بود برای لشکریان اسلام، و لبخند امیدش در اوج مقاومت و فشار دشمن کلید فتح بود و در دست فرماندهان تحت امرش، او که نامش در مناطق عملیاتی محاصره شکن بود، او که مالک اشتر بود، او که بهشتی لشکر بود، مظلوم زیست و مظلومانه و گمنام به سوی معبودش پر گشود.

و ما شهید بزرگوار غلامحسن میرحسینی که همزمان با هم در دانشکدۀ الهیات تهران، حقوق دانشگاه آزاد، مؤسسه سیمین زبان انگلیسی، ۱۲ ساعت تدریس در هفته در دبیرستانهای تهران (مأمور به تحصیل)، ادامۀ تکواندو دوره­های عالی­ئ ورزشهای رزمی، به نحوه احسن مشغول بود که او مروارید دریایی محبت، قبله نمای نماز عشق، قطب نمای جامعۀ انسانی، ستارۀ روشن صداقت.

او که شبهای زهدش، دعاهای توسل وکیل­اش، قلم پرشوز و گدازش، بیان تکان دهنده و سازنده­اش، سلوک عرفانی­اش بزم محفل­های پر شور و نینوایی­اش در شبهای کمیل یادآور شبهای مولا علی (ع) بود. نگاه نافذ و پرمعنایش گرمی عاطفه­اش، صدای ملکوتی او چه در سخنرانی‌ها و چه در نوحه سرایی‌های عاشورایی آرامش را در قلبها و دلهای طوفان زده طنین­انداز می­کرد.

اخلاق حسنه و برخورد نیکویش به قدری جذاب و باصفا و باصمیمیت بود که هر فرد را حتی در اولین برخورد و دیدار مجذوب و شیفتۀ خویش می­کرد.

در پایان بر خود فرض می­دانم که از محبت­های دوست گرامی دکتر عبدالله واثق عباسی که ویراستاری ادبی را عهده­دار و نیز از سرور گرامی دکتر یحیی کاظمی که بازبینی آن را به انجام رساندند و کمال تشکر و امتنان خویش را ابراز نمایم و از خداوند متعال برای ایشان و همۀ خوانندگان عزیز آرزوی موفقیت و شادکامی و سعادت دارم.