از مسائل مورد پژوهش دانشمندان علوم انساني در حوزهي مطالعهي اديان، بررسي مواجهه اديان و مذاهب مختلف و عقايد مربوط به آنهاست و در راستاي اين تحقيقات هر يك نگاه و رويكرد و بالطبع برداشتهاي خاص متفاوتي داشتند.
يكي از اين رويكردها كه با هدف شناخت جوهر اديان پديد آمده است بررسي اشتراكات و اختلافات عقايد و مذاهب است كه در پرتو انديشهي گفتگوي فرهنگ او اديان شكل گرفته است. هر چند متأسفانه در اين تحليلها بيشتر به اختلافات پرداختهاند تا وجوه مشترك در اين زمينه، مواجههي دو دين اسلام و مسيحيت از ديرباز براي متفكران اسلامي و مسيحي داراي اهميت بود و هر دو گروه گامهاي بسياري در مسير بررسي آثار و تاليف كتبي در قالب رديه، دلائل، احتجاج و… برداشتهاند. کتاب حاضر ترجمه و تحليل بخشي از كتاب تثبيت الدلائل النبوة اثر قاضي عبدالجبار همداني است كه در آن، به بررسي روايات مربوط به اديان، مخصوصا ًمسيحيان نسطوري در بين مسلمانان قرن چهارم پرداخته است. با اين نگاه شايد بتوان اين كتاب را منبعي جديد براي شناخت مسيحيان آن دوره شمرد بین معنی که شناختی از نوع مواجهه اين دو دين از ديدگاههاي مختلف ارائه میدهد تا نگرش تازهاي نسبت به ساير آثار گذشتگان پديد آيد.
هدف از تالیف این کتاب بررسي بيشتر ماهيت تاريخي و مردم شناسي آن دوره است هر چند نبايد مقصود اصلي مصنف كتاب را با توجه به عنوان اثر فراموش كنيم و آن اثبات نبوت پيامبر اسلام است که بطور خاص به مضمون رسالت پيامبر و جنبهي آگاهي دادن آن از جهان غيب پا فشاري دارد و در نهايت پديدهي معجزه را به عنوان فصل الخطاب كتاب تثبيت الدلائل النبوة معرفي ميكند.
آنچه در بخش مسيحيت از اين كتاب براي دانشمندان عرصهي دين شناسي قابل تأمل است ديدگاه مهم قاضي است مبني براينكه مسيحيت زمانش، مسيحت رومي است. و اين، نشان از دیدگاه قاضي که نظريهپردازان مكتب اعتزال است نسبت به اينكه چه عوامل و عناصري دين مسيحيت را تغيير دادند؟ و روند اين تغيير چگونه بوده است؟
علاوه بر اين، نكتهي مهم در كتاب تثبيت دلائل النبوة مواجههي مستقيم قاضي با گروههاي مسيحي و روحانيان آنهاست كه ازدلايل مهم تصنيف اين كتاب بشمار ميآيد، به ويژه وقتي در آن دوران نفوذ مسیحیان به دربار حكومت اسلامي احساس ميشود. بنابراین مهم است كه آن را يك اثر مدافعه گرانه تلقي نماييم به گونهاي كه گاهي قاضي را به اضطرار در قالب يك محقق ميداني نشان ميدهد كه به زبان مخالفان خود (سرياني) آشنایی دارد ضمن اینکه نبايد اطلاعات شفاهي او را ناديده انگاشت. بدین ترتیب شاید بتوان اثر او را منبعي جديد براي تاريخ مسيحيت و روايات مربوط به ايشان در بين مسلمانان تلقي نمود.
در همین زمینه نبايد تحقيقات و مطالعاتي كه انديشمندان اسلامي و شرق شناسان دربارهي اين اثر انجام دادهاند، ناديده گرفت. جبرئيل سعيدرينولدز[۱] از كساني است كه رسالهي دكتري خود را براساس تحليل اين كتاب بنا نمود و از آنجا كه به نظر ميرسد بخش مسيحيت بعنوان شاه بيت كتاب در زمينه مواجههي اديان است، لذا بيشترين توجهاش به اين بخش بوده است، وي آراء پينس[۲] واسترن[۳] را دربارهي محتواي كتاب جمعآوري نموده و ديدگاه جديد خود را هر چند مخالف آنها بيان داشته است، هدف اصلي وي تبيين نظريه قاضي يعني تغيير مسيحيت اسلامي به مسيحيت رومي است كه در آن تحقيقي جامع دربارهي نگاه نقادانه و تاريخي و جامعهشناختي قاضي دارد و از نظر او شايد با بررسي اين گونه آثار منظري جديد از نوع پديدار شناختي بوجود آيد.
علاوه بر او عبدالكريم عثمان بيشتر آثار قاضي عبدالجبار را، بررسي و تصحيح كرده است و به تازگي حمدي عبدالله شرقاوي ديدگاههاي قاضي را در كتاب مقارنة الاديان بين التنظير و التطبيق در حوزهي اديان جمعآوري و مورد تحقيق و بررسي قرار داده است.
دربارهي ارزش اين كتاب دانشمندان اسلامي و مسيحي از گذشته تاکنون بسيار گفتهاند و شايد تازهترين آنها سخن ديويد فلوسر[۴] استاد و متخصص “كتاب مقدس” در دانشگاه زبان عبري و محقق تاريخ كليساست، كه معتقداست: “كشف اين نسخه و مقايسهي آن با كتيبههاي بحرالميت ارزش بالايي دارد”[۵].
همان گونه كه در تهيه و تصنيف بسياري از آثار موانعي است اين امر براي نگارندهي سطور كه ترجمهي بخش مسيحيت كتاب تثبيت دلائل النبوة را بر عهده داشتم نيز اجتناب ناپذير بود و شاید براي مترجمي مبتدي چون من بسيار دشوارتر مينمود تا جايي كه اگر مساعدتها و راهنماییهای استادان فن و دانشمندان گرانقدر و عزیزم آقايان دكتر معتمدي و دكتر اشرف امامي نبود اين كار هرگز به نتيجه نميانجامید.
بخش مسيحيت شامل صفحات ۲۳۴-۹۱ از جلد اول كتاب تثبيت دلائل النبوة است و عبدالكريم عثمان آن را تصحيح نموده است. نسخهي خطي كتاب در كتابخانهي “شهيدعلي” استانبول موجود است و ظاهراً تنها نسخهي شناخته شده است و به دليل عدم دسترسي اين جانب به نسخهي اصلي، مبناي كار خویش را همان نسخه تصحيح شده است كه با وجود تصحيح جناب عبدالكريم عثمان اما داراي اشتباهات چاپي و املائي بسيار است و از همین روی برخي از عبارات به دلايلي نياز به تصحيح مجدد داشت كه تا حد توانِ اندك اين جانب همراه با مساعدتهاي اسادید مرتفع گرديد و اگر بخواهيم اشكالاتِ تعليق نويس و كاتب نسخه و پاورقيهاي مصحح را بر آن بيفزاييم حتما خوانندهي محترم به دشواري كار پيخواهد برد.
در خاتمه از زحمات و تشویق دوستان، اساتید فرهیخته، آقایان دكتر معتمدي، دکتر حسنزاده و به ویژه دكتر اشرف امامي که با ارائهي كتاب ارزشمند “مقارنة الاديان بين التنظير و التطبيق” مرا یاری نمودند کمال سپاس و تشکر را دارم .
از نكات قابل ذكر در ترجمه، كاربرد متعدد واژهي “نصاري” در متن عربي است كه منظور قاضي تمام مسيحيان است، هر چند بيشتر منظورش مسيحيان نسطوري است و مترجم جهت دوري از التباس، همهي آنها را با معادل “مسيحيان”[۶] ترجمه نموده است. موارد ذيل از جمله اقداماتی كه مترجم انجام داده و برای خواننده لازم به يادآوري است.
– در مقدمه به شرح حال و معرفي آثار و تبيين روش كار قاضي پرداخته شده است.
– كتاب تثبيت دلائل النبوة در بخش آثار و تاليفات قاضي معرفي شده است.
– مبناهاي تاريخي كه در بخش مقدمه ذكر شده هجري قمري است.
– کاربرد حرف “م= متوفي” حرف”د= درگذشته”.
– پاراگراف بندي متن ترجمه از آنِ مترجم است.
– علائم سجاوندي و گيومهها” “نيز متعلق به مترجم است.
– پاورقيهاي داخل متن ترجمه، برخي متعلق به مصحح است كه با اعداد كوچكتر نشان داده شدهاند و برخي ديگر مربوط به مترجم كه در قالب اصلاح چاپي و يا توضيح با علامت (.- م.) مشخص است.
– از آنجا كه فضاي متن گاهي بسوي موضوعات كلامي رفته است مترجم براي واژههاي “اله”،”الله”،”أب”،”والد”به ترتيب”ايزد”،”خدا”،”پدر”، “زاينده”انتخاب نموده است.
– برخي از واژهها و اعلام كه نياز به توضيح داشته است با اعداد داخل پرانتز نمايش داده شده و توضيحات آن در پايان متن آمده است.
– در متن ترجمه و يا پاورقي برخي واژهها و يا عبارات داخل اين نشان [ ] آمده است كه جزء متن عربي نيست و براي روان شدن ترجمه و يا توضيح افزوده شده است.
– براي برگردان آيات قرآن از ترجمهي استاد “محمد مهدي فولادوند” استفاده شده است.
۱. GabrielSaidReynolds
Pines
Stern
DavidFlusser
[۵] Of Christains According to a new source5.The Jewish Christains of the Early Centueries Vol.ii.no-13:Jerusalem”۱۹۶۶٫همچنين رجوع شود به شرقاوي، حمدي عبدالله، مقارنة الاديان بين التنظير والتطبيق، بيروت، دارلكتب العلميه، ۱۹۷۱م، ص۴۳.
[۶] ذاكري، مصطفي، “نصراني و نصاري”، فصل نامه معارف، شماره۱، فروردين-تير۱۳۸۱٫
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “مسیحیت و قاضی عبدالجبارهمدانی” لغو پاسخ
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.